تحلیل های برگزیده
- مجتبی تهرانی
- فرارو
- عصر ایران
- عصر ایران
- تابناک
- مسیح مهاجری
- سید مرتضی نعمت زاده
- آفتاب
- منصورون
- علی مطهری
» بازدید دیروز: 118
» افراد آنلاین: 3
» بازدید کل: 540
تحول نیاز جامعه ما
مردم ما وقتی همه چیز از طرف دولت، شورای نگهبان و نیروهای امنیتی فشار میآورد که از یک انتخاب درست از سوی آنها جلوگیری شود، متحول شدند.
آیت الله هاشمی: دولت قبلی با شعارهایی که میداد تفاهم را در نطفه خفه میکرد / یک عده تنبل به عنوان نماد تفریط و یک عده تندرو بیترمز به عنوان نماد افراط همیشه به ما آسیب رساندند
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: تابوی مذاکره با آمریکا شکست و دولت جدید بعد از انتخابات که ذاتا برای خود انگیزه کافی داشت، دست به مذاکره زد در حالی که دولت قبلی انگیزه جلوگیری از تفاهم را داشت و با شعارهایی که میداد تفاهم را در نطفه خفه میکرد.
به گزارش «انتخاب»، آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح امروز (سهشنبه) طی سخنانی در اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش که در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد، با اشاره به اهمیت و جایگاه معلمان و آموزش و پرورش در کشور اظهار داشت: هماکنون 12 میلیون از فرزندان تحت پوشش آموزش و پرورش هستند و عظمت این کار نیز برای معلمان است و هیچکس مثل خود آنها از نقششان باخبر نیست.
وی با بیان اینکه باید بر روی آموزش و پرورش به دلیل حجم بالای کاری آن حساب بیشتری باز شود، تصریح کرد: بزرگی کار و گستردگی آن تنها یک بهانه برای ندادن احتیاجات و موارد لازم به آموزش و پرورش است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه در دوره فعلی بیش از هر زمانی تحول واقعی را در کشور میبینیم، گفت: ما در دوره گذشته دچار یک انحراف بزرگ شدیم و قبل از آن هم فراز و نشیبهای زیادی داشتیم.
وی ادامه داد: افراط و تفریط همیشه به ما ضربه زده است و یک عده انسان تنبل که نماد تفریط هستند و یک عده تندرو بیترمز به عنوان نماد افراط همیشه به ما آسیب رساندند؛ البته وجود این دو قشر در دورههای مختلف بینصیب و بیتاثیر نبوده است.
هاشمی با تاکید براینکه ما از افراط و تفریط سودی نمیبریم، گفت: بزرگترین اشکال افراط و تفریط این است که با اصل اسلام مخالف است و البته شاید از نظر خود آنها در حال یک فداکاری بزرگ باشند ولی این به ظاهر فداکاری به جایی میرسد که چیزهایی مانند داعش و بوکوحرام ایجاد میشوند که به اسم اسلام آن را بدنام میکنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: افراط و تفریطی که ما در داخل از آن ضربه میخوردیم هماکنون جهانی شده و متاسفانه این جریان قابلیت سربازگیری و یارگیری از میان جوانان سرخورده را دارد.
وی نیاز اصلی کشور را تحول خواند و افزود: خداوند نیز در قرآن گفته است که اگر میخواهید کاری صورت گیرد باید خود انسان تحولآفرین شود و زمانی که خود او متحول شد اطراف خود را نیز متحول میکند.
وی با تاکید براینکه در دوره ما این تحول رخ داد و مردم متحول شدند، گفت: مردم ما وقتی همه چیز از طرف دولت، شورای نگهبان و نیروهای امنیتی فشار میآورد که از یک انتخاب درست از سوی آنها جلوگیری شود، متحول شدند.
هاشمی اضافه کرد: در آن زمان مردمی که فکر میشد مایوس و ناامید هستند ناگهان در یک لحظه در سراسر کشور یک زلزلهای برپا شد و جوانان خواست خود را بدون هزینه نشان دادند و این آنها را ترساند و حداقل تصمیم گرفتند که آن دروغی که میخواستند انجام دهند را نکنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به جمله رهبر معظم انقلاب مبنی بر حقالناس بودن رای مردم، گفت: این جمله رهبر انقلاب یک نهیبی به برخی مسئولان زد و با اینکه توانستند در یک مرحله راه مردم را سد کنند ولی در مرحله بعد ناباورانه خواسته مردم به نتیجه رسید.
هاشمی با تاکید براینکه ادامه تحول مهم است، اظهار داشت: ادامه این راه سخت است و مردم باید از تحولی که ایجاد کردهاند پایداری و حراست کنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: یکی از جاهایی که این تحول بروز کرد و از کارهایی بود که نمیگذاشتند انجام شود و هنوز هم برای انجام نشدن آن دست و پا میزنند مسئله مذاکره با آمریکا بود و هماکنون میبینید که تابوی مذاکره با آمریکا شکست.
وی ادامه داد: البته مذاکرات پیش از انتخابات با نامهای که سلطان قابوس برای ایران آورد با نظر مثبت رهبری آغاز شد و یک تیم در سطح پایین در عمان با آمریکاییها مذاکره کردند ولی چون تیم قوی نبود و حمایت مردمی نیز پشتوانه آن قرار نداشت بیثمر بود؛ درواقع مردم خبر نداشتند که حمایت کنند و دلواپسان نیز خبر نداشتند که مخالفت کنند.
هاشمی با بیان اینکه دولت جدید ذاتا برای انجام مذاکرات انگیزه کافی را در اختیار داشت، تصریح کرد: این دولت بر خلاف دولت قبلی که انگیزه مخالفت با تفاهم داشت علاقه به تفاهم نشان داد و البته آقای روحانی از قدیم دارای همین افکار بوده و شخصیت متعادلی در جاهایی که فعالیت میکردند، داشتند.
رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام با اشاره به مذاکرات پیشین ایران و آمریکا در مسئله قطعنامه 598 و با تاکید براینکه این مذاکرات اخیر قابل مقایسه با دیگر مذاکرات ایران و آمریکا نیست، گفت: وضع ما در زمان جنگ از دوره پیش از توافق فعلی خیلی بدتر بود و همه شرق و غرب همراه صدام بودند؛ در آن شرایط ما توانستیم قطعنامه را به تصویب برسانیم. در حالی که 8 سال تمام تاکید میکردند که ایران متجاوز بوده و مذاکرهپذیر نیست.
وی ادامه داد: خود آقای روحانی نیز در آن زمان به عنوان پشتوانه مذاکرات حضور داشتند و با همان تجربه و تیم دیروز در حال حاضر نیز وارد میدان شدند و مقتدرانه عمل کردند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: کسی تصور نمیکرد که 6 تیم قدرتمند کشورهای دیگر در مقابل خواسته ایران کرنش کنند؛ البته کسانی که میگویند حق مردم ضایع شده چیزی نمیدانند و یا واژهها بسیار سنگین است که آنها متوجه نمیشوند و یا واقعا نمیخواهند واقعیت را بگویند.
هاشمی با اشاره به مخالفت کنگره و برخی کشورهای منطقه با توافق ایران و 1+5 اظهار داشت: از آن طرف نیز برخی میگویند ایران کلاه بر سر 1+5 گذاشته است در حالی که ما قصد نداشتیم بر سر آنها کلاه بگذاریم بلکه میخواستیم آنها را روشن کنیم و حق خودمان را بگیریم زیرا آنها به ما ظلم کرده بودند و این همه تحریم را به ما تحمیل کردند که هنوز هم زهر آن را در جامعه میبینیم.
هاشمی بابیان اینکه امروز تحول واقعی را در کشور میبینیم، تصریح کرد: اگر تحول در زمینه سیاست خارجی نبود بقیه تحولها نیز رخ نمیداد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: ما هماکنون یک کشور سربلند هستیم که از یک جنگ سرد و مشاجره طولانی با جهان بیرون آمدیم و الان فریاد کنگره آمریکا و کنست اسرائیل بلند است که ایران به یک قدرت بزرگ تبدیل شده است.
هاشمی با تاکید براینکه ما به دنبال بمب هستهای نبودهایم، گفت: این اقتدار عینی ما بود که کارساز شد وگرنه ما اقتدار سیاسی و نظامی 6 قدرت بزرگ را که میتوانند در چند روز دنیا را ذوب کنند نداریم و اقتدار علمی ما بود که ما را به اینجا رساند.
هاشمی ادامه داد: من شنیدهام که در اجلاس بعدی سازمان ملل قرار است ایران در کنار دو قدرت جهانی یعنی آمریکا و روسیه صحبت کند و این اقتدار کشور ما را نشان میدهد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اهمیت آموزش و پرورش در تحول کشور اظهار داشت: من در دوره ریاست جمهوری خود معتقد بودم که تحول اصلی باید آموزش و پرورش رخ دهد و دکتر نجفی با همین تفکر طرح تحول نظام آموزشی را به تصویب رساند که متاسفانه من اجرایی شدن آن را نمیبینم.
وی افزود: متاسفانه در سالیان گذشته دست نظام برای کمک به آموزش و پرورش باز نبود جز 8 سال اخیر که دستش باز بود ولی از باز بودن دست درآمدها دچار مشکل شدیم.
وی با بیان اینکه هماکنون محور هر تحولی در دنیا انسانهای عالم هستند، گفت: البته در این میان بانوان نیز تاثیر فراوانی دارند و هماکنون میبینیم که بانوان در بخش های مهمی وارد کار شدند و من احساس میکنم که در آینده خانمها به عنوان مدیر در جاهای مختلف وارد میشوند.
هاشمی با انتقاد از برخی اقدامات در جلوگیری از ورود بخش خصوصی به آموزش و پرورش اظهار داشت: یکی از افراطکاریهایی که در ابتدای انقلاب صورت گرفت این بود که مدارس خصوصی را گرفتند و به دولت دادند که این اشتباه بزرگی بود.
هاشمی توسعه علمی را یکی از راههای مهم برای رسیدن به پیشرفت خواند و افزود: دراین میان کارآفرینی یک حرکت مهم است و ما باید بچههایمان را به گونهای تربیت کنیم که کار یاد بگیرند تا بتوانند مشکلات کشور را حل کنند.
وی ادامه داد: نباید فکر کنیم که بودجه آموزش و پرورش مصرفی است در حالی که ایجاد یک انسان بزرگ و مفید کمتر از تولید یک ماشین یا چیزهای دیگر.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر لزوم توجه و معیشت معلمان افزود: معیشت معلمان نباید کمبود داشته باشد و ما چطور باید باور کنیم که آقای نوبخت خود یک معلم بوده است بگوید که ما در حقوق معلمان تناسب نداریم.
وی تصریح کرد: الان کسانی در برخی جایگاهها حقوق بالایی میگیرند ولی متاسفانه افراد دیگر و معلمانی که تمام وقت خود را در مدرسه میگذرانند به دنبال پول میدوند.
هاشمی توجه به مردم و جایگاه آنان را یکی از مسائل مهم در کشور برشمرد و اظهار داشت: هماکنون در آموزش عالی وضع ما خوب است و در حال حذف کنکور هستیم و صندلیهای بسیاری در دانشگاهها خالی است و خود ما نیز در دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی 500 هزار کرسی خالی در اختیار داریم.
وی لزوم توجه به بودجه آموزش و پرورش را یادآور شد و اظهار داشت: اگر این توافق یک نفع مالی در پی داشته باشد که قطعا دارد اول باید این نفع به آموزش و پرورش برسد.
وی ادامه داد: هماکنون کسانی را داریم که خیال میکنند اگر امام زمان بیایند در صف اول شاگردان و سربازان ایشان قرار میگیرند ولی در حال حاضر گناه میکنند.
هاشمی با اشاره به علاقه برخی کشورهای دنیا برای همکاری با ایران پس از توافق هستهای، گفت: اشتیاق دنیا در کار کردن با ما بالا است و شما میبینید که وزیر امور خارجه آمریکا چندین روز به منطقه آمده و وقت گذاشته تا این عربهای ناراضی از توافق را آرام کند و در چنین شرایطی ما چرا باید درها را ببندیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منطق اسلامی را در تحقق اهداف کشور بسیار مهم ارزیابی کرد و افزود: اگر ما اعتقاد داریم که منطق ما اسلامی است و حرف منطقی میزنیم از هیچ مراودهای نباید بترسیم.
وی با بیان اینکه دنیا به قوی بودن و جایگاه ایران توجه کرده و همکاری ما با دنیا اهمیت پیدا کرده است اظهار داشت: ما میتوانیم در برابر ابرقدرتهای جهان نقش مهمی ایفا کنیم.
هاشمی برخی اختلافنظرها در آمریکا پیرامون توافق هستهای با ایران را یادآور شد و افزود: هماکنون جنگ سرد بزرگی در آمریکا بین دو حزب بزرگ آغاز شده که موضوع اصلی آن ایران است و در این میان اوباما و تیمش میگویند که ایران قوی شده و قابل توقف نیست و نمیخواهد بمب اتم بسازد و ما تمام راهها را برای رسیدن ایران به بمب هستهای بستهایم.
هاشمی ادامه داد: بعداز توافق ما توانستیم امنیت خود را تامین کنیم و دنیا نیز چیزی جز شفافیت و اطمینان از اینکه ما به سمت بمب هستهای نمیرویم نمیخواهد و ما نیز ثابت کردهایم که از بمب هستهای متنفریم و به دنبال آن نیستیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان با تاکید بر عدم برخورد با معلمان خاطرنشان کرد: صلاح نیست که ما با معلمان برخورد کنیم و نمیشود با این جریان که به هم پیوسته نیز هستند برخورد بدی انجام داد.
متن مصاحبه «طلوع صبح» با آیت الله هاشمی رفسنجانی:
حاج حسن خمینی کاندیدای خبرگان شود، ایشان در وضعی نیست که بتواند نسبت به آینده کشور بی تفاوت باشد/ معلوم نیست ما در دنیا باشیم، الان نوبت آنهاست و باید بیایند از انقلاب حفاظت کنند/ بعضیها قبل از انقلاب نبودند و در کوچه روستایشان میگشتند، الان انقلابی شده اند/ میگفتند جواب خونها را چه کسی میدهد و مبارزه حرام است
اینها میگفتند که: «مخالف هاشمی مخالف رهبر است» که الان اینگونه حرف میزنند. اینها عوض شدند و من عوض نشدم. یعنی نظر آنها نسبت به ما عوض شده است. تفکرات من مال 50 سال قبل است و هنوز محفوظ است. منتها متناسب با زمان اصلاح میشود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی طی چهاردهه حضور مادام و بی وقفه در سپهر سیاسی ایران ، همواره با هجمه ی سنگینی از سوی جریان های سیاسی کشور همراه بوده است ، هجمه های بی سابقه ای که می توان آن را «مصائب حضور فراجناحی در فضای سیاسی کشور» دانست. آیت الله به «طلوع صبح» می گوید که هیچ نسبتی با جریان های اصولگرا و اصلاح طلب ندارد و خود را یک اعتدالگرا می داند. از گروه های مسلح و تروریست که همواره درصدد ترور فیزیکی وی بوده اند، تا برخی جریان های داخلی که جز به ترور شخصیت وی نمی اندیشند ، در این سالیان پس از انقلاب اسلامی ، کم نبوده است. هاشمی اینک از حضور خود برای شرکت در انتخابات خبرگان آینده خبر می دهد ، اتفاقی که می تواند بار دیگر، عصبانیت جریان های تندخو و نورسیده را برانگیزد.
آنچه در ادامه می آید متن گفت و گوی اختصاصی هفته نامه «طلوع صبح» با آیت الله هاشمی رفسنجانی است:
در اسفند امسال دو انتخابات مهم مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در پیش است. نظر حضرتعالی در مورد اهمیت انتخابات این دو نهاد و بالاخص در فضای فعلی چیست؟
این دو انتخابات بسیار مهم و جزو مهمترین انتخابات ما هستند. هرکس تعهد اسلامی و ملی دارد، باید خودش را آماده کند و در انتخابات حضور داشته باشد. کسانی که خود را صالح میدانند، نامزد شوند و اگر در آن سطح نیستند، برای رأی دادن بیایند. اینجا بسیار مهم است و نتیجهاش هم به همهی ایرانیها بر میگردد. اینگونه نیست که یک عده ببرند و یک عده ببازند. نتیجهی مثبت و منفیاش به همه برمی گردد. لذا خوب است که همه کسانی که احساس ملی گرایی دارند یا اسلامی و یا انقلابی هستند و هر چه که هستند و یا هر سه هستند، بیایند و در انتخابات شرکت کنند و بیتفاوت نباشند.
آیا حضرتعالی قرار است تحرکی داشته باشید؟
من در مجلس نمیتوانم شرکت کنم. ولی بنا دارم در خبرگان شرکت کنم.
در انتخابات اخیر هیأت رئیسه خبرگان ظاهراً آنگونه که در رسانه ها منتشر شد، حضرتعالی دو، سه ساعت قبل از اینکه انتخابات هیأت رئیسه برقرار شود، مطلع بودید از اینکه احتمالاً رأی نیاورن زیاد است.
این حرف دقیقاً برعکس است. همان روزها دو، سه نفر از خبرگان پیش من آمدند و گفتند که ما بررسی کردیم، 48 نفر به شما رأی مشخص می دهند و افرادی هم هستند که نمیخواهند بگویند و شاید هم بیشتر باشد و اصرار داشتند. گفتم: من رئیس بودم و خودم کنار رفتم و چرا اصرار میکنید؟ گفتند: این شرایط یک شرایط خاص است. توضیحاتی دادند که مرا قانع کردند تا نامزد شوم و شدم. تمایل نفسانیام نبود، چون به مشورت اهمیت میدهم و صاحب نظرانی از مجمع جمع شدند و گفتند که نامزد شوم.
فکر میکنید اتفاقی افتاد که آخرین لحظات اینگونه شد؟
من نمیدانم و نمیخواهم کسی را متهم کنم. به هر حال این مقدار رأی دادند.
توصیه حضرتعالی به آیت الله سید حسن خمینی برای ورود به عرصهی سیاست، به خصوص مجلس خبرگان آینده، چیست؟
حاج حسن آقا واقعاً هم صلاحیت بالایی و هم وظیفه دارند. ایشان در وضعی نیست که بتواند نسبت به آینده کشور بی تفاوت بگذرد. منتها تکلیفش را خودش میداند.
حضرتعالی ایشان را ترغیب میکنید که وارد عرصه شوند؟
ما نمیتوانیم به ایشان تکلیف کنیم. ولی من نظرم را میدهم که بهتر است بیاید. معلوم نیست که ما در دنیا باشیم. الان نوبت آنهاست و باید بیایند که از انقلاب حفاظت کنند.
بعد از اینکه حضرتعالی برای ایشان از لقب "علامه" استفاده کردید، در برخی رسانه های دلواپس واکنشهایی و بعضی وقتها شکل تمسخرآمیزی داشت. نظرات در مورد این واکنش ها چیست؟
این به این خاطر است که نمیدانند معنای کلمه علامه چیست. الان زید و عمرو همه آیتالله هستند! (با خنده) علامه خیلی پایینتر است. علامه یعنی کسی که زیاد میداند و حسن آقا خیلی میداند و انسان بسیار خوش استعدادی است و شبیه استعدادهای امام را دارد و اهل کار کردن است. در قم درس خارج میگوید و شاگردهای خوبی دارد. انسان کوچکی نیست که علامه برایش زیاد باشد. من نمیدانم چه معنایی از علامه میفهمند که حساسیت نشان میدهند.
یک طبقه بندی کرده بودند که علامه را بالاتر از آیتالله قرار داده بودند.
اینگونه نیست. آیتالله از همه بالاتر است. الان اینگونه شده است و یکدفعه آیتالله میشویم. وقتی انقلاب پیروز شد و ترور شده بودم، برای اولین بار در روزنامه دیدم که برای من آیتالله میگویند. من اعلام کردم و گفتم که من راضی نیستم. شما میخواهید مرا بالا بیاورید، آیات را پایین میآورید. آیتالله متعلق به انسانهای خیلی ممتاز کشور است. قبلاً اینگونه نبود که لقب ایت الله را به هر کسی بگویند.
اخیراً برخی گفتند که عدهای به دنبال آن هستند تا امام(ره) را آنگونه که میخواهند، نشان دهند و این روزها کنایه های متعددی در مورد خاطرات شما از امام(ره) از سوی آقای مصباح و جریان منتسب به ایشان ادامه دارد. واکنش شما در این باره چیست؟
اگر بناست کسانی امام(ره)را بشناسد، آنهایی هستند که لحظات حساس را خدمت امام(ره) بودند. از لحظه هایی که امام(ره) کارشان را شروع کردند و تا آخرین لحظه که از دنیا رفتند، جزو امنای امام(ره) بودند. اعتمادی که امام(ره) در تاریخ خودشان به ما داشتند به کمترکسی داشتند. اینهایی هم که چنین حرف هایی می زنند، یک ادعاست و بیدلیل میگویند. ما میخواهیم امام (ره) را همانگونه که هستند، بشناسانیم. اصلاً افتخارمان این است که امام(ره) را درک کردیم. آنهایی که درک نکردند و میگفتند که جواب این خونها را چه کسی میدهد و مبارزه حرام است، باید فکری بکنند.
○ آیا شما اساساً اینها را انقلابی میدانید؟
● فرق میکنند. بعضیهایشان انقلابی بودند و وقتی که سختگیری های حکومت زیاد شد، دیگر ادامه ندادند. بعضیها هم اصلاً آن موقعها نبودند و در کوچه های روستاهایشان میگشتند. ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند.
○ فکر میکنید دلیل اینکه این جریان بعد از فوت امام(ره) بیش از پیش وارد عرصهی سیاست اجرایی کشور شد، چیست؟
در زمان امام(ره) هم پذیرفته شدند و هرکدام که خواستند، به میدان آمدند و کسی ابایی نداشت. بعضیها اصلاً نبودند و در یکی، دو سال آخر مبارزه آمدند. بعضیها در آن دو سال هم نیامدند، ولی بعداً آمدند و مسؤولیت گرفتند و کسی هم با آنها مشکلی نداشت. اگر دشمنان صریح ما هم بر میگشتند و میخواستند خدمت کنند، میپذیرفتیم.
برخی معتقدند که حضرتعالی طی سالهای اخیر تفاوتهایی داشتید و در واقع معتقدند زندگی اعتقادی سیاسی شما به چند دسته تقسیم میشود. یک هاشمی پیش از انقلاب و 57 ، 57 تا 69 و 76 تا84 و 84 تا88 و 92 هر یک تغییرات جدّی در حضرتعالی بوده است. آیا این را قبول دارید؟
نه، خیلی قبل از انقلاب از زمانی که مبارزه شروع شد، تفکراتم از لحاظ سیاسی شکل گرفته است. نه تصادفی و نه تقلیدی، بلکه مطالعه کردم و قرآن را خواندم و اسناد را نگاه کردم و تاریخ را خواندم و همان شکل محفوظ است. همان سخنرانیهایی که پیش از انقلاب میکردم، بعد از انقلاب هم میگفتم. قبل از انقلاب در یک ماه رمضان در مسجدی در بازار درباره عدالت اجتماعی صحبت کردم که درباره همان موضوع به تناسب با مسایل روز چندین خطبه در نماز جمعه خواندم. مطالبش یادداشت شده بود و داشتم که از بیشتر مطالب پیش از انقلاب فرق نمیکرد.
بالاخص سال 84 به بعد را میگویند.
من میگویم تفکراتم همین است. در مجلس که بودم، همه میدانند که دو طرف را حفظ میکردم و بلکه سه طرف را. هم نهضت آزادیها بودند که آنها را حفظ میکردم و هم محافظه کارها و چپگراها بودند که با همه کار میکردم و مشکلی نداشتم و فراجناحی عمل میکردم. در ریاست جمهوری هم همین کار را کردم. کابینهی من معتدلترین کابینه هاست که حداقل نصف - نصف از دو جناح بود و بعضیها هم مستقل بودند. بعد از دوره ریاست جمهوری، در انتخابات دوم خرداد، بی طرف بیطرف کار کردم و فقط انتخابات را سالم برگزار کردم. شبهه دخالت دیگران بود که من جلوی آن را گرفتم و سالم برگزار کردم. البته یک جناح خوشش نمیآمد. ولی من برای برگزاری سالم انتخابات کمک کردم. بعد بعضی از تندروها از جناح رادیکال که مسایل خاصی با من داشتند، شروع به تخریب کردند. ولی الان همانها برگشتند و عوض شدند. محافظهکارها هم از این طرف افتادند. اینها میگفتند که: «مخالف هاشمی مخالف رهبر است» که الان اینگونه حرف میزنند. اینها عوض شدند و من عوض نشدم. یعنی نظر آنها نسبت به ما عوض شده است. تفکرات من مال 50 سال قبل است و هنوز محفوظ است. منتها متناسب با زمان اصلاح میشود.
اینکه میگویند آقای هاشمی از سال 92 به بعد برای تاریخ سخن میگوید، چقدر حقیقت دارد.
همیشه برای حق سخن میگویم و آنچه را که میفهمم، میگویم. اگر بفهمم چیزی را اشتباه کردم، همان موقع میگویم که اشتباه شده و اینگونه است. بعضی مطالب مربوط به زمان است و زمان با هم فرق کرده است.
بحث دوران اصلاحات شد، نظرتان راجع به نقش طیف تندرو جریان اصلاحات در پیروزی احمدی نژاد چیست؟ آیا به نظرتان این طیف نقشی داشت؟
همین قدر نقش داشتند که آرا را شکستند و دیگر نقشی نداشتند.
منظور این است که یک قشر تندرو از اصلاحات در دوره ی اصلاحات انتقاداتی را به شما وارد میکردند. بعد از اینکه سال 84 شما و آقای احمدی نژاد کاندیدا شدید، آقای احمدی نژاد از این فضا استفاده کرد. یعنی دو قطبی شما را با خودش بوجود آورد و توانست رأی بیاورد. سوال این است که اصلاحات چقدر به آقای احمدینژاد کمک کرد که توانست در سال 84 رئیسجمهور شود؟
البته عمده ی کمکها را این طرفیها کردند که به ناحق دخالت کردند و من نخواستم چیزی بگویم و بخدا واگذار کردم. مطمئناً خدا هرگونه میخواهد عمل میکند. نقش آنها فقط این بود که آمدند و آرا را شکستند. قبلاً هم رد صلاحیت شده بودند، اما دوباره برگشتند و وارد انتخابات شدند.
آیا آنچه که امروز به عنوان اصولگرایی مطرح میشود، قبول دارید؟ به نظر شما اصولگرایی چیست؟
ببینید من چون اینها را میشناسم و اسمهایشان با حرفهایشان را هم میشناسم، اصولگرایی و اصلاح طلبی هر دو اسم است و نمیشود کسی اصولگرا باشد و اصلاح طلب نباشد. اصول ما میگوید «من استوى یوماه فهو مغبون» ما باید هر روز خودمان را اصلاح کنیم. چه کسی در کشور به اصلاحات نه میگوید؟ منظور از بحث اصلاحات چیست؟ نمیشود کسی اصلاح طلب باشد و اصول را قبول نداشته باشد. بالاخره باید اسمی را بگذارند و یکی حزب راست و دیگری حزب اعتدال میشود. از همین اسمهایی که الان میگذارند. اینها اسم است، منتها با یک مسمّا
شما خودتان را وابسته به کدام یک از جریانهای فکری میدانید؟
از نظر شناسنامهای به هیچ کدام وابسته نیستم و من خودم هستم و با تفکرات خودم. آن کارگزاران هم که تبلیغ میشود حزب من است، نادرست است، من حزب تشکیل ندادم. خودشان تشکیل دادند، اما جزو مدیران دولت من بودند. آدمهای خوب این طرف و آن طرف را قبول دارم. حرفهای خوب هر دو طرف را قبول دارم و حرفهای تند جناحی هر دو را قبول ندارم.
از لحاظ شناسنامهای ارتباطی ندارید؟
نه من شناسنامه ی جناحی ندارم.
به لحاظ اعتقادی و فکری؟
من به لحاظ اعتقادی، اعتدال را قبول دارم. من فکر میکنم که اصلاً اساس دین اسلام و به خصوص تشیع بر اعتدال است. شیعیان به عنوان اصول دین پنج اصل دارند که یکی عدل است. این عدل یعنی اعتدال. این عدل به معنای اعتدال در مقابل جبر و تفویض است. شیعه حرکت متوسط را قبول کرده است. نه جبر و نه تفویض که آن وقت ما عدلیّه شدیم. اعتدال همین است. اساس مذهب ما و به خصوص اسلام و قرآن، اعتدال در مشی است و در بحث اخلاق، اعتدال خود یک عنوان اساسی و مادر است.
سیدمهدی طباطبایی: می خواهند به خاطر شکست شان در مذاکرات، به هاشمی ضربه بزنند / برخی پیش از انقلاب، آسوده بودند و مبارزه نمی کردند، اما الان ادعاهای بزرگی می کنند
کسانی در مبارزات و دشواری ها نبودند، اما امروز آمده اند و ادعاهایشان هم خیلی زیاد است و این ادعاهای زیاد الان مشکل ساز شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی استاد برجسته حوزه گفت: کسانی در مبارزات و دشواری ها نبودند، اما امروز آمده اند و ادعاهایشان هم خیلی زیاد است و این ادعاهای زیاد الان مشکل ساز شده است.
به گزارش «انتخاب»، حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی در پاسخ به سوالی در خصوص هجمه های اخیر به آیت الله هاشمی رفسنجانی به بهانه یکی از سخنان اخیر وی، اظهار کرد: از آنچه که امروز در رسانه ها تحت عنوان "توهین هاشمی به روستاییان" مطرح است کدام عاقل دین باور، انقلاب شناس و دلسوز نظام می پذیرد که منظور آیت الله هاشمی توهین به روستاییان است و چه کسی قبول می کند که این هجمه ها شروع شود؟ من محال می دانم این عبارت منظور توهین آمیز و حتی تحقیرآمیزی داشته است، بلکه آقای هاشمی اشاره به برخی افراد داشته است و نه هویت روستایی.
وی که با جماران گفتگو می کرد، افزود: اگر بر فرض محال هم چنین به نظر برسد که آقای هاشمی چنین قصدی داشته اند، آیا باید این جو را ساخت؟ تحریک روستاییان علیه یک مقام رسمی جمهوری اسلامی و یک فرد زجر کشیده در انقلاب و القای این معنا که وی به آنها توهین کرده در راستای اهداف کیست؟ آیا به مصلحت نظام است؟ آیا منافع ملی را در نظر می گیرند؟ هرچند عقلا جلوی این حرکت را خواهند گرفت و همه می دانند به قول علما یک اشتباه «ملّالغتی» و بچه گانه است. البته مردم باید بدانند کسانی که این کارها را انجام می دهند یک ریشه فساد در ذهن دارند.
طباطبایی تصریح کرد: این انقلاب متعلق به همه است و کسی نمی تواند بگوید مال چه کسی بوده یا نبوده است. البته نکته بسیار مهمی که به آن باید توجه شود این است که در ادوار مختلف تاریخ و از جمله در جریان انقلاب اسلامی، در مقابل کسانی که مبارزه کردند کسانی هم بودند که آسوده زیستند و در جریان مبارزه قرار نداشتند. این افراد بعدها ادعاهای بزرگی کردند؛ گرچه اکنون از آنها اسمی نمی بریم تا بی احترامی نشود.
وی با اشاره به تعابیر امام در مورد تحجر و تهتّک، گفت: این که افراد همواره ادعاهای بیشتری نسبت به دیگران دارند، امام در مورد آنها می گفت این افراد سر سفره آماده نشسته اند. الان هم ما نمی گوییم این افراد سر سفره انقلاب ننشینند، اما بعضی از آنها ادعاهای زیادی دارند.
نماینده مردم تهران در مجلس هفتم افزود: همه در انقلاب بودند و هستند، اما بپذیرند که کسانی هستند که در مبارزات و دشواری ها نبودند، اما امروز آمده اند و ادعاهایشان هم خیلی زیاد است و این ادعاهای زیاد الان مشکل ساز شده است. اگر ما نسل اول انقلاب این مطالب را نگوییم از کجا معلوم می شود چه کسانی باعث خرابی ها در نظام شدند.
وی تأکرد کرد: اینها حوادثی است که افراد منظوری از آن دارند، زیرا قطعا منظور آقای هاشمی قصد توهین و تحقیر روستاییان را نداشته است، به ویژه آنکه ایشان خودش اهل دهات است و به آن افتخار می کند.
این استاد اخلاق و عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز با اشاره به یک خاطره تاریخی مشابه حادثه اخیر گفت: اوایل نهضت امام که من مشهد بودم، در منزل آیت الله سید حسن قمی در روز 25 شوال(2 فروردین 42) برای شهادت امام صادق(ع) منبر رفتم و طی آن سخنرانی تأکید کردم که دل علما برای اسلام می سوزد و اگر کسی حامی دین و مستضعفان باشد همین علما هستند و سپس اشاره کردم که آیت الله سبزواری و قمی و... چه احسان هایی به مردم می کنند. روز بعد فردی به نام حسن اردکانی با تعدادی فرد شال پیچیده(روستایی های اطراف مشهد شال های سفید و زرد دور سرشان می پیچند و تحت الحنک هم دارند) با بیل و کلنگ جلوی خانه آیت الله قمی ریختند و به عنوان توهین به دهاتی ها سر و صدا به پا کردند و گفتند آیت الله قمی مخالف کشاورزان و دهاتی هاست. می گفتند شاه می خواهد به روستاییان زمین بدهد، ولی این آقایان نمی گذارند. آقا یحیی برادر آیت الله قمی که فردی سیاسی بود گفت کمونیست ها این کارها را می کنند و شاه هم برای عقب نماندن از آنها، این افراد را تحریک کرده است. در همان حال من به بیرون پنجره نگاه می کردم و دیدم تجمع کنندگان پوتین به پا دارند، در حالی که روستایی ها پوتین به پا نمی کنند! چند وقت بعد به قم رفتم. اوایل ذی القعده که میلاد حضرت معصومه(س) است در آنجا بودم. منزل عمه من مقابل منزل امام خمینی(س) بود. آنجا دیدم پسر عمه ام آیت الله مرعشی می گوید عده ای به نام دهاتی اینجا ریخته و به امام و علما توهین می کنند. ما خدمت امام رسیدیم و ایشان فرمودند بیچاره دهاتی ها که از عنوانشان استفاده می شود. سپس گفتند این تحریک انگلیس و آمریکاست که اینها بدین وسیله می خواهند دهاتی های زحمت کش را علیه روحانیون تحریک کنند. آیت الله سید عبدالرحیم شیرازی، آیت الله منتظری و.. در آن ملاقات بودند و اکنون هم افرادی چون آیت الله شیخ حسن صانعی و آیت الله مسعودی شاهد هستند. آنها (تجمع کنندگان)دهاتی نبودند، بلکه به اسم دهاتی اهدافی را دنبال می کنند.
وی تصریح کرد: بر اساس این بیان امام، توهین به آقای هاشمی هم تقریبا یک خط امریکایی است و روستاییان هیچ وقت وسیله و فریب خورده یک جریان خاص نخواهند شد و من مطمئنم مردم بعد از انقلاب آگاه شده و تحت تأثیر این حرف ها قرار نمی گیرند.
طباطبایی گفت: این کارها می تواند آغاز حرکت های اعتراض گونه علیه نظام باشد. همانطور که در دولت گذشته به خاطر عدم خرید میوه هایشان یا آفت زدن و سرمازدگی مطالبات و تجمعاتی داشتند، اما رسانه ای نشد، امروز چگونه است که چنین اظهارنظری بزرگنمایی می شود؟
این خطیب برجسته دینی اظهار کرد: ای کاش در کشور سر و صدا به پا نمی شد، زیرا تحریک ناروای روستاییان برای نظام بسیار خطرناک است و جای سوال است که چه کسی روستاییان را تحریک می کند؟ من به روستاییان می گویم این جو سازی ها مانند همان نمونه تاریخی است که شاه در زمان تصویب لوایح شش گانه روستاییان را علیه روحانیت و علما شوراند و مردم شهید پرور ایران فراموش نکنند که این حرکت ریشه در همان سیاست گذشته تحریک در مقابل علما دارد.
وی هشدار داد: من می ترسم امروز با چند واسطه در این قضیه هم دست مغرضان در کار باشد تا شکست خود در مذاکرات را با اختلافات داخلی جبران کنند و بخواهند به یک مرد بزرگ انقلاب ضربه بزند؛ گرچه ایشان بزرگوارتر از اینهاست اما در عین حال ما وظیفه داریم به عنوان یک نکته سیاسی عنوان کنیم که تجمع افرادی با عنوان دهاتی همان کاری است که شاه در مقابل منزل آیت الله قمی و امام خمینی انجام داد، زیرا من با چشم خود دیدم که آنها پوتین به پا داشتند و اصلا روستایی نبودند.
طباطبایی در پایان خاطر نشان کرد: بعضی ها شعار مرگ بر آمریکا می دهند، اما عملا طرفداری از آمریکا را می کنند. روستاییان بدانند نه توهینی شده و نه تحقیری صورت گرفته است، بلکه عزیزترین افراد در کشور ما آنها هستند و این روستاییان هستند که کشاورزی می کنند و زحمت می کشند .