» بازدید امروز: 136
» بازدید دیروز: 183
» افراد آنلاین: 1
» بازدید کل: 1791

مصادره امام وانقلاب

امروز سخن از امام(ره) گفتن، نان دارد / دزدی و غیبت بدتر از بی حجابی است / نباید اسلام، انقلاب و امام در گروهی خاص مصادره شود

یادگار گرامی امام تأکید کرد: اینکه نگذاریم ارزشهای دینی در جامعه کمرنگ یا مصادره شود، وظیفه و ادای امانت است و اینکه سعی کنیم جامعه ای که در آن زندگی می کنیم از اندیشه ای که نسبت به آن احساس دین می کنیم خالی نشود یک وظیفه است.

امروز سخن از امام(ره) گفتن، نان دارد/ یاران امام می گویند قبل از انقلاب هفته‌ها چشممان به در بود که یک نفر وارد شود و سلامی بگوید/ نباید «امام» مصادره یک گروه شود


یادگار گرامی امام تأکید کرد: اینکه نگذاریم ارزشهای دینی در جامعه کمرنگ یا مصادره شود، وظیفه و ادای امانت است و اینکه سعی کنیم جامعه ای که در آن زندگی می کنیم از اندیشه ای که نسبت به آن احساس دین می کنیم خالی نشود یک وظیفه است.

به گزارش «انتخاب»، آیت الله سید حسن خمینی همزمان با شب شهادت رئیس مذهب جعفری در مجلس عزاداری هیأت ایثارگان که در حسینیه جماران برگزار شد، با بیان اینکه دوره حیات امام صادق(ع) دوره ای ممتاز و منحصر به فرد است، اظهار داشت: این دوره، پایان حکومت بنی امیه و همزمان با ضعف شدید حکومت بنی مروان است؛ در آن مقطع هنوز عباسی ها قدرت زیادی پیدا نکرده بودند و بنابراین، دوره آرامش برای فعالیت ائمه در جهت بازسازی شاکله تشیع بود.

وی با اشاره به اینکه انتقال حکومت در دوره امام صادق(ع) رخ می دهد، یادآور شد: از طنزهای تلخ تاریخ این است که قیام ابومسلم خراسانی با شعار «الرضا من آل محمد(ص)» شکل گرفت اما حکومت به آل پیامبر(ص) نرسیده است.

به نوشته جماران، سید حسن خمینی جریان «غالی» را دیگر جریان حاضر در عضر امام صادق(ع) خواند که از آن دوره آغاز می شود و در این زمینه گفت: تا پیش از این مقطع زمانی «غلو فلسفی» در ذهن مسلمانان و شیعیان جایی نداشته است و یکى از اولین غالیان بزرگ در تاریخ اسلام کسی به نام ابی الخطاب(محمد بن زینب) با فرقه ای به نام خطّابیه است که نسبت به امام صادق(ع) ادعای الوهیت می کند؛ او از دعاه امام صادق(ع) است اما بعدا گرفتار غلو می شود که از دردهای تاریخی ماست.

یادگار امام تصریح کرد:  بزرگی منزلت ائمه(ع) ما به گونه ای بوده که بعضا انسانها درک درستی از آنها پیدا نمی کردند و لذا نسبت به آنها غلو می کردند.

وی گفت: از سوی دیگر جامعه اسلامی پر از کسانی بود که به شدت مذهبی، اهل نماز و روزه و متدین بودند اما ائمه را قبول نداشتند. 

سید حسن خمینی ادامه داد: جامعه اسلامی از افراد ظاهر الصلاح و متدین پر بود که دستگاهی مقابل دستگاه امام صادق(ع) داشتند و این دقیقا همان نقطه ای است که اگر تاریخ را ورق بزنیم می بینیم امیرالمومنین(ع) هم گرفتار آن بود. روزی فردی از علی(ع) سوال می کرد که این سوی میدان بزرگان اسلام هستند و آن سو هم بزرگان اسلام چون طلحه و زبیر قرار دارند؛ ما چه باید بکنیم؟

وی تصریح کرد: مردم دوره ائمه می دیدند که زور با حکومت وقت بوده و تزویر هم با چهره های دیندار و پیشانی های پینه بسته و بعضا با سابقه اهل وعظ، محراب و منبر به چشم می خورد و لذا در ملاک گذاری ها دچار سردرگمی می شدند.

یادگار امام با بیان ابنکه در دوره امام صادق(ع) تشتت های فرقه ای نیز در اوج بود، ادامه داد: مردم اگر می خواستند به چهره ها رجوع کنند همه آنها ظاهر الصلاح بودند و اینگونه نبود که فقها و بزرگان دیگر جریانات منکرات علنی و رسمی مرتکب شوند.

وی ادامه داد: گرچه در میان حکام، کسانی مانند یزید و... از  خلفایی بوده اند که بدترین فسق و فجور را مرتکب شده اند، اما بقیه افراد مقابل ائمه چنین مشکلی نداشته اند و بسیاری شان انسانهای متدینی بوده اند.

سید حسن خمینی با اشاره به سردرگمی مردم در پیروی از گروههای متنوع موجود در زمان ائمه، یادآور شد: کسانی که ائمه را قبول ندارند بعضا بسیار دنیا گریز بوده و  نوکر حکومت نبودند؛ اتفاقا تمام چهار امام اهل سنت علیه حکومت وقت شورش کرده اند و بدین معنا آن سوی میدان شمر، عمر بن سعد و یزید نبوده اند؛  ایستادن مقابل اینگونه افراد از ایستادن مقابل گروه فاسقان آسان تر است، زیرا تکلیف آنها روشن است. 

وی با بیان اینکه تا پایان دوره ائمه این به هم ریختگی وجود دارد، گفت: وقتی امام رضا(ع) ولایت عهدی مأمون را می پذیرد کسانی که اقدام به قتل ایشان می کنند شیعه اسماعیلی بوده اند؛ آنچه در چنین شرایطی مطرح است این است که چه باید کرد؟

یادگار امام با اشاره به احادیثی از امیرالمؤمنین(ع) و امام صادق(ع) گفت: امام صادق(ع) می فرمایند « لایغرنک بکاؤهم إنما التقوى فی القلب»( فریب گریه های آنها نخور، زیرا ایمان در قلب است) (بحارالانوار، جلد 70، ص286). امیر المؤمنین(ع) هم   به کمیل می فرمایند «یا کمیل لا تغتر بأقوام یصلون فیطیلون ، ویصومون فیداومون ، ویتصدقون فیحسبون أنهم موقوفون»(ای کمیل! فریب اقوامی را که نمازهایشان را طول می دهند و روزه های مداوم می گیرند و صدقه می دهند و احسان می کنند، نخور؛ خدا آنها را متوقف می کند) (بحار الانوار، جلد77، ص274). امام صادق(ع) در روایت دیگری می فرمایند «فلاتغترن بکثرة المساجد و جماعة أقوام أجسادهم مجتمعة و قلوبهم شتى»(فریب کثرت نمازها و جمع مردم را نخور؛ آنها جسم هایشان کنار یکدیگر و قلب هایشان پراکنده است)(بحار الانوار، جلد 10، ص120).

وی افزود: امام صادق(ع) در روایت دیگری، «راستگویی»  و «ادای امانت» را معیار مشخص برای انتخاب ارائه می می کنند؛ «لاتغتروا بصلاتهم و لابصیامهم ، فان الرجل ربما لهج بالصلاة والصوم، حتى لوتر که استوحش، و لکن اختبروهم عند صدق الحدیث وأداء الامانة»(فریب نماز و روزه ی آنان را نخورید؛ زیرا آدمی گاه چنان به نماز و روزه خو گرفته که اگر آنها را ترک کند احساس وحشت می کند٬ بلکه آنان را به راستگویی وادای امانت بیازمایید.) (کافی جلد 2، ص104)

سید حسن خمینی یادآور شد: از پیامبر (ص) سوال کردند مومن می‌تواند زنا کند، پیامبر فرمودند بله ممکن است اشتباه کند و بعدش توبه کند. پرسیدند می‌تواند دزدی کند، فرمودند بله ممکن است اشتباه کرده و دزدی کند اما بعدش توبه کند. این بار پرسیدند آیا مومن می‌تواند دروغ بگوید؟ پیامر فرمود نه. مومن دروغ نمی‌گوید.

وی در ادامه این بحث با اشاره به تعبیر اسلام کاریکاتوری گفت: دینی که پیامبر او می گوید مومن ممکن است فلان کار را انجام دهد،اما دروغ نه؛ دروغ درون آن عادی می شود و آن کارهای دیگر اصل قرار می گیرد؛ ایشان می فرماید غیبت از زنا بدتر است اما در عمل اینگونه نمی شود!

یادگار امام ادامه داد: اگر کسی شرب خمر کند بنده مطلقا روابطم را با او قطع می کنم اما اگر تهمت بزند ممکن است پشت سر او نماز هم بخوانم؛ در این شرایط غیبت هم واجب می شود. 

سید حسن خمینی با اشاره به رفتار امام راحل در دوری از تهمت و دروغ یادآور شد: کسی جرأت نداشت جلوی امام غیبت کند.

وی با بیان اینکه آبروی مومن از کعبه بالاتر است، گفت: ممکن نبود جلوی امام به کسی تهمت زد؛ دین کاریکاتوری یعنی اینکه برای من آنچه برای خدا  و رسول خدا صد بدی دارد معادل پنج بدی می شود اما آنچه پنج بدی دارد معادل صد بدی قرار می گیرد. تعبیر عوامانه ای هم در این زمینه وجود دارد که گوید «می بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن»! در حالی که هیچ کدام از این کارها مورد قبول نبوده و نباید انجام شود.

یادگار امام تصریح کرد: حجاب واجب بوده و دستور  قرآن و اسلام است و باید رعایت شود اما دزدی و غیبت بدتر از بی حجابی است.

سید حسن خمینی با اشاره به مفهوم امانت در حدیث امام صادق(ع) گفت: امانت هر حقی از دیگران است که اختیار ماست و من و شما حق نداریم بدون اجازه در حق آنها تصرف کنیم. امانت اصل حکومت است و گروهى نمی تواند آن را گرفته و رها نکند  و بگوید هرچه ما می گوییم باید عملی شود.

وی تصریح کرد: وقتی قانون اساسی حقوق افراد را تعیین می کند به چه حقی، یک گروه و جمعی به خوداجازه می دهند که اعمال نفوذ کنند، کسی را منع کنند یا بگیرند؟! نباید انسان احساس کند شأنی فراتر از شأن بقیه دارد و بگوید «این منم طاووس علیین شده». آنها تصور می کنند درست عمل می کنند، زیرا در طول تاریخ همه فکر می کردند درست عمل می کنند؛ در حالی که باید بینیم چه کسی ادای امانت می کند؟!

یادگار امام با اشاره به امانت های دینی، فرهنگی، حقوق مردم و حقوق سیاسی، یکی از فلسفه های هیات ایثارگران را تلاش در جهت ادای امانت دانست و یادآور شد: امام و شهدا امانتی داده اند که باید آن را همه ما ادا کنیم و اگر زمانی نان آن را خورده ایم حال که پای حفظ آن در میان است باید پیش از همه بایستیم.

وی تأکید کرد: اینکه نگذاریم ارزشهای دینی در جامعه کمرنگ یا مصادره نشود، وظیفه و ادای امانت است و اینکه سعی کنیم جامعه ای که در آن زندگی می کنیم از اندیشه ای که نسبت به آن احساس دین می کنیم خالی نشود یک وظیفه است.

سید حسن خمینی اظهار داشت: هر گروهی که کار خود را می کند زحمت می کشد اما نباید اسلام، انقلاب و امام در گروهی خاص مصادره شود، بلکه باید همه دست به دست هم داده و این بیرق را نگه داریم. البته ممکن است این راه سختی هایی هم داشته باشد، اما کدام گروه در طول تاریخ بوده است که بدون سختی کار کرده است؟

وی با اشاره به سختی های پیامبر در دوران اعلام رسالت الهی یادآور شد: برای امام ما هم دوره قم و نجف دوره آسانی نبود و گرچه امروز از امام گفتن نان دارد، اما ایستادن در آن روزها هزینه داشت. آیت الله شیخ حسن صانعی نقل می کنند که من و پدرت(مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی) در خانه یخچال قاضی می‌نشستیم و هفته‌ها چشمان مان به درب بود که یک نفر وارد شود و سلام کند.

یادگار امام در پایان گفت: هرکاری اگر از معبر «سختی» نگذرد به ثمر نمی رسد و وقتی بیرق بلند شد مردم گروه گروه می پیوندند؛ البته ما نمی گوییم نیایند اما هرکس به اندازه نقش خودش باید دیده شود.

در شب شهادت امام صادق(ع) در حسینیه جماران مطرح شد؛

حجت الاسلام والمسلمین پروازی: در ارزش گذاری های دینی مشکل داریم

حجت الاسلام والمسلمین محمد پروازی با تاکید بر سابقه هیئت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: این هیئت به توسعه خود می‌اندیشد و از این رو بنا دارد خود را در دیگر استان‌ها و شهرستان‌های کشور نیز معرفی کند.

این محقق و پژوهشگر دینی که شب گذشته در مراسم عزاداری هیئت ایثارگران به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) در حسینیه جماران سخن می گفت، ضمن تسلیت شهادت رییس مذهب جعفری با اشاره به تاریخ پیدایش دین گفت: تاریخ پیدایش دین به تاریخ پیدایش انبیا بر می گردد همچنان که تاریخ پیدایش انحرافات دینی نیز به همین زمان بر می گردد.

پروازی فهم خوب از دین، بد فهمی دین، زیاد فهمیدن دین و کم فهمیدن دین را چهار نکته ی موجود پیرامون همه ادیان برشمرد و تصریح کرد: آنهایی که دین را خوب می فهمیدند، فارغ از درک کم و زیادشان از آن، جزو خوبان بودند و آنهایی که دین را بد فهمیدند اگر کم می فهمیدند لطمه بر دین بودند اما اگر احساس می کردند زیاد می فهمند،فاجعه به بار آوردند.
وی در ادامه گفت: این لطمه و فاجعه در بین یهودیان و مسیحیان بود و با پیدایش دین اسلام در میان مسلمانا نیز ایجاد شد که با رفتن ایشان و پس از ایشان امیرالمومنین (ع) نیز جریانات جدیدی به وجود آمد.

این محقق دینی گفت: یکی از همین جریانات غلو در دین بود که عمدتا بعد از پیغمبر اکرم(ص) به وجود آمد و نمود آن بعد از شهادت امیر المومنین(ع) بیشتر حس شد.
پروازی با اشاره به موضوع غلو در دین گفت: در این بحث خود غلوگران موضوع بحث نیستند بلکه باید کمی عقب تر برویم و به بدفهمی های از دین بپردازیم که در درون تشیع نیز خودنمایی کرد به این معنا که بارهای ارزشی موجود در دین جابجا شدند.

وی با بیان آنکه این موضوع مانند این است که دانش آموزان سال اول و دوم با یکدیگر جابجا شوند گفت: غرض بدگویی از کلاس دوم نیست بلکه عدم کفایت این گروه است. حرف این نیست که دوم بد است بلکه این است که گروه دوم لازم است اما کافی نیست.

این پزوهشگر دین در ادامه با اشاره به این که از جمله مسائل گروه دوم مسئله توکل و توسل است گفت: با نگاهی به تعداد دفعات آمدن این کلمات در قرآن و معنی و مفهمومش باید کمی در معانی و کاربردشان تامل کرد.
پروازی گفت: وکیل گرفتن کسی که پشتوانه و راهنمای انسان باشد توکل را به وجود می آورد اما در باب توسل در درون تشیع دو قشر وجود دارد.

وی با اشاره به این دو قشر گفت:گروهی خدا محور و گروهی دیگر امام بنیان می شوند. اینجا غرض تخریب و انتقاد به امام بنیانی نیست بلکه امسئله این است که کدام یک از این دو قشر ارزش والاتری دارند.
این پژوهشگر دینی با مطرح کردن این سئوال که ما خدامحور و یا امام بنیان هستیم گفت:به نظر من در میان شیعیان بین توکل و توسل، توسل بیشتر رواج دارد.

پروازی با بیان جایگاه توکل در دین اسلام و تشیع گفت:اگر ما توکل را از میان برداریم توسل فایده و کاربردی ندارد و این نگاه که چیزی را جایگزین مسئله ای دیگر کنیم می تواند خطرناک باشد.
وی در ادامه تصریح کرد: عده ای از منظر ربوبیت پیغمبر(ص) را پیدا می کنند و ائمه(ع) را به دست می آورند و گروهی دیگر از منظر ائمه می خواهند به خدا دست پیدا کنند.این دو بسیار متفاوت هستند.
وی با اشاره به دعای "اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أعْرِفْ رَسُولَکَ‏ " گفت: برای شناخت پیامبر و امامان باید از در خداوند وارد شد.

حجت الاسلام و المسلمین پروازی در ادامه با اشاره به ادامه این دعا گفت: اگر ما نتوانیم پیامبر را بعد از شناخت خدا بشناسیم درشناخت امام نیز به مشکل بر می خوریم و اگر امام را نشناسیم متضرر می شویم و روند به این گونه است که ما از شناخت خداوند به شناخت رسولش و امامان معصوم باید برسیم.
سخنران برنامه شب شهادت امام صادق(ع) در حسینیه جماران در ادامه تصریح کرد: اگر بناست خدامحور باشیم حرف اول توکل است و بعد از توکل می توانیم به امامان که وکیلند متوسل شویم.توسل زیاد بد نیست اما توسل بی توکل بی معناست.

وی با اشاره به ادعیه در تشیع که بسیار زیاد و غیر قابل نفی هستند گفت:کسی حرفی در این ادعیه ندارد اما ما باید بدانیم که با توسل بی توکل به کجا می خواهیم برسیم و نمی شود بدون خدا به خواسته ای رسید. عده ای می گویند:نه بهشت را می خواهم و نه جهنمت را ، برسان مشهد رضا(ع) را ، در مقابل این تفکر معصوم می فرمایند:اگر من به جهنم تو صبر کنم چگونه بر دوری از تو طاقت آورم؟این دو فرق بین خدامحور بودن و امام بنیان بودن است و شرط توسل آن است که ما از توسل به توکلی که انجام دادیم برسیم و ترتیب اثر داده شود.

وی با اشاره به امام بنیانی گفت: امام بنیانی ها در اندیشه خود نیز بعضا مشکلاتی دارند.فرض را بر این بگذارید که 250 سال یک نفر به نام معصوم و امام زنده است که یک بار نامش علی (ع) است تا به زمانی می رسد که این معصوم نامش مهدی (عج) می شود و این معصومیت هر بار در کالبد یک نفر نمایان می شود که امامان ما هستند و در مقابل خود دوست و دشمن دارند.

وی با اشاره به تفاوت در برخورد امامان با دشمنان گفت: هرکدام از معصومین در برخورد با دوستان و دشمنان خود متفاوت بودند.مگر نه اینکه برخورد امام حسن (ع) با دشمنان خود با برخورد امام حسین(ع) متفاوت بود و برخورد هرکدام از امامان بعد از این دو امام بزرگوار نیز با دیگری تفاوت داشت و هرکدام شیوه ی خود را برای حفظ دین داشتند اما چرا در این 250 سال و 12 امام بزرگوار فقط یک نفر برای انسان حجت می شود؟چرا باید از بین امامان فقط یک امام را ببینیم و حرفش برای ما حجت شود آن یک نفر نیز یک روز در سال و آن هم نیم روزی از یک روز به عنوان حجت به حرفش استناد شود؟مگر بنانبود ما از امامان (ع) قاعده بسازیم و بر اساس آن قاعده عمل کنیم؟ما از امام حسن چه قاعده ای در زندگی خود داریم؟

پروازی تصریح کرد: کسانی که امام بنیان شدند و خدامحوری را رها کردند در این قاعده و اندیشه های خود نیز مشکلاتی را دارند.

وی در ادامه با اشاره به ارزش های درجه یک تا سه انسان ها گفت: انسان های امام بنیان در ارزش گذاری های دینی نیز با مشکلاتی روبرو هستند و در اندیشه آن ها ارزش های درجه سه جای ارزش های درجه یک را می گیرد و ارزش های درجه یک به فراموشی سپرده می شود.اگر بنا باشد بین حجاب و صداقت یک کدام را انتخاب کنیم کدام ارزش بیشتری دارد؟ راستگویی، درست کرداری، عدم ناجوانمردی و از پشت خنجر نزدن ارزش بیشتری دارد یا حجاب؟

وی با اشاره به اینکه بیان این مسئله نفی حجاب نیست ادامه داد: قدم بعد از این مسئله این است که ببینیم معنی حجاب چیست و در چه کسانی باید رعایت شود،آیا فقط زنان باید حجاب خود را رعایت کنند یا مردان هم نیاز به حفظ حجاب دارند؟چرا آقایان نباید حجاب داشته باشند؟

پروازی در پایان گفت: ما آمده ایم حجاب را ارزش درجه یک و درمقابل صداقت و پاکی و مقابله با دزدی و اختلاس قرار داده ایم که این غلط است. این مسائلی است که ارزش گذاری در دین را متفاوت می کند و متاسفانه در مواردی دیده می شود که ارزش ها و درجه هایشان جابجا می شوند و موارد درجه یک به فراموشی سپرده می شوند.

به گزارش جماران، مراسم شب شهادت امام جعفر صادق علیه السلام، از سوی هیئت ایثارگران انقلاب اسلامی، با سخنرانی یادگار امام(ره) برگزار شد.

سیدحسن خمینی:

سخن کسی که وجودش آمیخته به کینه و حسد است، در جامعه اثر نمی کند

یادگار امام گفت: انسان گاهی اوقات نزد کسانی می رود که خیلی هم با سواد هستند اما وقتی از نزد آنها بیرون می آیید می بینید که نه تنها دل تان باز نشده و نشاط به جان تان رسوب نکرده بلکه دل تان گرفته و تاریک شده است، اما از سوی دیگر نزد انسان هایی می روید که حرف مهمی نمی زنند، ولی وقتی از نزد او بیرون می آیید احساس آرامش جان و روح می کنید.

یادگار گرامی امام گفت: کسی که وجودش آمیخته از کینه، حقد، حسد، غیبت، تهمت و مشکلات باشد اگر بگوید خوب باش نه تنها اثر نمی کند بلکه افراد را به مسیر غیر خوب و ناسالم می اندازد.

به گزارش «انتخاب»، آیت الله سید حسن خمینی در جمع مربیان سازمان دانش آموزی جمهوری اسلامی ایران در حسینه جماران، با اشاره به تعبیر امام خمینی مبنی بر اینکه «رفتار استاد درس است و نه گفتار استاد»، اظهار داشت: در مقوله تعلیم و تربیت، تعلیم تابعی از سخن است که استاد مطلبی را می گویید شاگرد هم می شنود؛ اما تربیت بیش از آنکه وابسته به حرف زدن باشد وابسته به عمل کردن است و معلم خوب آن مربی است که ذاتا آدم خوبی است نه آنکه خوب حرف می زند.

وی افزود: انسان گاهی اوقات نزد کسانی می رود که خیلی هم با سواد هستند اما وقتی از نزد آنها بیرون می آیید می بینید که نه تنها دل تان باز نشده و نشاط به جان تان رسوب نکرده بلکه دل تان گرفته و تاریک شده است، اما از سوی دیگر نزد انسان هایی می روید که حرف مهمی نمی زنند، ولی وقتی از نزد او بیرون می آیید احساس آرامش جان و روح می کنید.

سید حسن خمینی ادامه داد: این احساس تابعی از وجود آن فرد است؛ اگر او آدم خوبی باشد جان انسان خوب، روح او آرام و قلبش مطمئن می شود؛ حتی بسیاری اوقات مشکلات فکری بدون گفتن حرفی حل شده و انگار آن انسان راه حلی داده است.

به نوشته جماران، یادگار امام گفت: برای من بسیار پیش آمده است که در یک مساله بغرنج در حوزه های شخصی، علمی، سیاسی و اجتماعی وقتی با کسی که ذات خوبی دارد مشورت می کنم با آنکه او ممکن است سخنی نگوید، احساس کرده ام راه حل پیدا شده است.

وی با بیان اینکه معلم تربیتی خودش باید آدم خوبی باشد، تصریح کرد: اگر معلم تربیتی خوب باشد شاگردان او نیز آدم های خوبی می شوند زیرا شاگرد از روح، قلب و جان معلم و نه از صحبت او الگوپذیری می کند.

سید حسن خمینی با اشاره به اینکه امام عظیم الشأن ما یک جامعه را متحول و منقلب کرد، اظهار داشت: آن تحولی که در جامعه ایجاد شد بیش از آنکه تابع سخن امام باشد تابع خوب بودن ذات امام است، زیرا ایشان برای خدا زندگی می کرد و البته خدا هم طبق آیه شریفه «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّا» مهر او را در دل مردم ایجاد کرد.

وی ادامه داد: به این دلیل که ذات عمل امام خوب بود و نیت ایشان خالص بود یک جامعه خوب شد و بسیاری از افراد جامعه که بد بودند ناخودآگاه خوب شدند.

یادگار امام گفت: در همین حسینیه جماران، امام وقتی بالای بالن روی صندلی می نشستند آدم ها با نگاه کردن به او گریه می کردند؛ گویی بیان امام نبود که آنها را به گریه می انداخت و قلب آنها را پاک می کرد، بلکه حضور امام آنها را دچار این حالت می کرد.

وی سپس به مربیان توصیه کرد: سعی کنید در مجموعه امور پرورشی بیش از آنکه از خوبی بگویید، خوب باشید؛ زیرا یک معلم خوب حتما شاگردان او به سمت خوبی می روند ولو با آنها فوتبال بازی کند یا شوخی کند؛ او حتی اگر با شاگردانش از معارف دینی سخن صریحی نگوید خودش حجت موجهی است، اما هرکس دلش مشکل دارد هرچه بیشتر بگوید شاید کمتر اثر کند.

سید حسن خمینی تأکید کرد: اگر کسی که وجودش آمیخته از کینه، حقد، حسد، غیبت، تهمت و مشکلات باشد، بگوید «خوب باش!» سخن او نه تنها در جامعه اثر نمی کند، بلکه افراد را به مسیر غیر خوب و ناسالم می اندازد، اما اگر خود فرد خوب بود با یک صحبت ساده مخاطب در حوزه مغناطیس او خوب می شود. لذا در متون مختلف مذهبی ما به مجالست با خوبان تکیه شده است زیرا ناخودآگاه در ما اثر می گذارد؛ « گلی‌ خوش‌بوی‌ در حمام‌ روزی/رسید از دست‌ محبوبی‌ به‌ دستم‌/بدو گفتم‌ که‌ مشکی‌ یا عبیری/‌که‌ از بوی‌ دل‌آویز تو مستم‌/بگفتا من‌ گِلی‌ ناچیز بودم/‌ولیکن‌ مدتی‌ با گُل‌ نشستم‌/کمال‌ هم‌نشین‌ در من‌ اثر کرد/وگرنه‌ من‌ همان‌ خاکم‌ که‌ هستم .»

وی در پایان گفت: اگر فضای خودمان را به اخلاق حمیده الهی آراسته کنیم آنگاه حتما آن اثر معنوی به جان و روح جامعه و فرزندان و شاگردان منتقل می شود.

شهدای منصورون

شهیدغلامحسین صفاتی دزفولی
شهیدکریم رفیعی
شهید سید علی جهان آرا
شهید مهدی هنردار
شهید عزیز صفری
شهید سید نورالدین صفدری
شهید شیخ عبدالحسین سبحانی
شهید حسن هرمزی
شهید اسماعیل دقایقی
شهید سید محمدعلی جهان آرا