تحلیل های برگزیده
- مجتبی تهرانی
- فرارو
- عصر ایران
- عصر ایران
- تابناک
- مسیح مهاجری
- سید مرتضی نعمت زاده
- آفتاب
- منصورون
- علی مطهری
» بازدید دیروز: 118
» افراد آنلاین: 1
» بازدید کل: 470
پویایی گفتمان انقلاب
«گفتمان انقلاب اسلامی» ترکیبی به ظاهر آشنا و پرکاربرد اما در هضم و اجرای مفاهیم و محتوا تا حدی غریب و مهجور است؛
گفتمانی که با انقلاب اسلامی ایران ایجاد و مفاهیم آن از همان ابتدا در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... شکل گرفت.
اکنون بیش از 37 سال از انقلاب اسلامی ایران می گذرد؛ این سوال مهم ذهن بسیاری از دلبستگان به گفتمان انقلاب را به خود مشغول کرده است: آیا در حال حاضر که بخش عمده ای از دهه چهارم انقلاب نیز طی شده است، دلتمردان، جناح ها، گروههای سیاسی و همه کسانی که ادعای پیگیری اصول انقلاب اسلامی و تحقق اهداف برخاسته از آن را داشته اند، توفیقی در ایجاد تحول مثبت در ابعاد مختلف، مبتنی بر آنچه گفتمان انقلاب اسلامی مدنظر داشته و دارد، کسب کرده اند؟ آیا سیاست ما، اقتصاد، جامعه و فرهنگ ما در چارچوب گفتمان انقلاب و در شأن این ترکیب بامفهوم تغییر مثبتی داشته است؟ و آیا در مسیر پس از انقلاب توجهی به ظرفیت های پویا و بی بدیل این گفتمان صورت گرفته است؟
واقعیت این است که پیروزی انقلاب اسلامی دستاوردی بزرگ به شمار می رود که بسیاری از ارزش ها و اصول را زنده کرد و «مردم سالاری دینی» را پیشکش مردم ایران نمود. در نتیجه، گفتمان انقلاب در بُعد سیاسی به موفقیت دست یافت و با تقویت این گفتمان در دهه اول انقلاب، استقلال، آزادی، جمهوریت و بسیاری از ارزش های اسلامی را با خود به ارمغان آورد. اما این دستاورد به دهه اول انقلاب مربوط است و اگرچه در دهه های بعد و در ابعاد دیگر توفیقاتی به دست آمده، اما حرکت رو به جلو در دهه دوم، سوم و چهارم انقلاب، هیچکدام در شأن گفتمان انقلاب اسلامی نبوده است؛ چنانچه در حوزه اقتصادی انقلاب رخ نداده و در حوزه فرهنگی همچنان نقاط ضعف بسیاری وجود دارد؛ حتی در زندگی اجتماعی تحول شگرفی شاهد نبوده ایم و با این اوصاف تنها به دستاورد سیاسی دهه اول انقلاب بسنده شده است. اما ابهام این جا است که آیا گفتمان انقلاب در دهه های دوم، سوم و اکنون در دهه چهارم ظرفیت تحول در سایر حوزه ها را نداشته و ندارد؟ آیا ظرفیت بیشتری برای گفتمان انقلاب قابل تصور نیست؟
پاسخ اینکه گفتمان انقلاب اسلامی از ظرفیت بالایی برای تحول برخوردار است و آیینه تمام نمایی از تمامی مطالبات سده گذشته در راستای پیشرفت ایران (از دموکراسی گرفته تا توسعه و پیشرفت) می باشد؛ اما به نظر می رسد که نگاه و رویکرد برخی افراد و گروههای سیاسی غالب در ایران، به ظرفیت سوزی و از دست دادن فرصت های ارزشمند استفاده از مفاهیم اصولی گفتمان انقلاب انجامیده است. در این راستا می توان به دو گروه عمده اشاره کرد:
گروه اول افرادی هستند که همچنان در فضای دهه اول انقلاب سیر می کنند و به دستاوردهای این دهه بسنده کرده اند. این دسته از افراد ظرفیت های بی بدیل گفتمان انقلاب را نادیده گرفته و از روی «غفلت»، به پویایی این گفتمان بی توجهی می کنند. اگرچه آنها خواستار حفظ ارزش های انقلاب هستند، اما بدیهی است که حفظ گذشته با «ماندن در گذشته» متفاوت است. این عده هنوز در فضای دهه اول انقلاب سیر می کنند، غافل از اینکه اگر آن روز صدام دشمن اصلی ایران بود، امروز دشمن اصلی را باید در اقتصاد، جامعه و فرهنگ جستجو کرد؛ دشمنی همچون بیکاری، اعتیاد و...؛ غفلت از اینکه باید از دستاوردهای دهه اول انقلاب و دفاع مقدس پله ای برای مقابله و مبارزه با سایر چالش ها ایجاد کرد.
گروه دوم شامل افرادی است که با گفتمان انقلاب «زاویه» گرفته اند. آنها با فاصله از اصول اصیل انقلابی حرکت می کنند و تلاش کرده اند تا در حد امکان خارج از چارچوب های پذیرفته شده انقلاب گام بردارند. این گروه نه تنها ظرفیت های گفتمان انقلاب را نادیده می گیرند، بلکه گاهاً ظرفیت چندانی هم برای آن قائل نیستند. این افراد متاثر از مبانی سکولاریستی هستند و معتقدند که در شرایط امروزی امکان پیشرفت از طریق گفتمان انقلاب وجود ندارد.
آنچه مسلم است اینکه، انقلاب اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اکنون قربانی گروههایی شده است که یا ظرفیت جدیدی برای گفتمان انقلاب قائل نیستند و یا توان هضم آن ظرفیت ها را ندارند. این در حالی است که انقلاب اسلامی امروز هم حرف هایی برای گفتن دارد. امروز می توان به ابهامات فعلی از زبان انقلاب پاسخ گفت و می توان چالش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را با توسل به گفتمان انقلاب حل و فصل کرد. اگر انقلاب اسلامی توسعه سیاسی را برای ایران به ارمغان آورده است، پس ظرفیت توسعه و تحول اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز در چارچوب این گفتمان وجود دارد؛ به شرط آنکه «نه در گذشته بمانیم و نه به انحراف کشیده شویم».
ضروری است به پویایی انقلاب و گفتمان برخاسته از آن ایمان داشته باشیم؛ در این صورت پرچم دار «گفتمان نوین اسلامی» خواهیم بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی توصیه به پرچمداری از آن کرده اند؛ گفتمانی که علاوه بر «مردمسالاری دینی»، شاخص هایی همچون «اقتصاد پویا»، «فرهنگ الگو»، «جامعه زنده»، «تفکر الهام بخش» و «پیشرفت مضاعف» را با خود به همراه دارد.
منصورون:مایه تاسف است که نه تنها انقلاب پویایی خود را از دست داده بلکه در حال افول اخلاقی وسیاسی است وکسانیکه باید پرچمداری این نهضت عظیم تاریخ معاصر را برعهده گیرند بجای ارایه فکرهای نو وخلق حماسه های جدید با انقلابیون بر سر موضوعات حاشیه ای در گیر شده ویک به یک انها را از قطار انقلاب پیاده میکنند وبرای جوانان هم هیچ حرف جدیدی نداریم