» بازدید امروز: 49
» بازدید دیروز: 19
» افراد آنلاین: 1
» بازدید کل: 4572

شهید شیخ عبدالحسین سبحانی

هرچند آقای خلخالی جزئیات بیشتری از شهادت مظلومانه شیخ عبدالحسین سبحانی در زندان اهواز را بیان نمی کند ولی از همین اشاره کوتاه می توان دریافت که شهادت ایشان در سال 1351 بازتاب خاصی بین مبارزان سیاسی داشته است و به عنوان یکی از نمونه های بارز رفتار سبعانه رژیم شاه با زندانیان سیاسی در وجدان جامعه و فعالان سیاسی زنده بوده است.

به قلم محسن حیدری

اعضای جبهه دفاع اسلامی که در سالهای پایانی دهه 40 به رهبری حجت الاسلام و المسلمین شهید شیخ عبدالحسین سبحانی در دزفول و با هدف تأسیس حکومت اسلامی به وجود آمده بود، پس از آزادی از زندان به ارتش انقلابی خلق مسلمان ایران پیوستند و به این ترتیب یکی از چند هسته ای بودند که با اتحاد خود، زمینه شکل گیری جمعیت منصورون را فراهم آوردند.

شیخ عبدالحسن سبحانی رهبر جبهه دفاع اسلامی مدتی پس از دستگیری در دزفول به زندان اهواز منتقل شد و در نتیجه شکنجه و سوءرفتار عومل رژیم شاه در زندان آخراسفالت اهواز به شهادت رسید.

شهادت این روحانی مبارز که با هدف برپایی حکومت اسلامی بر مبنای مرجعیت دینی و سیاسی آیت الله امام خمینی حرکت خود را آغاز کرده بود، بازتاب گسترده ای در بین مبارزان داشت. چند روز پس از شهادت حجت الاسلام سبحانی، بخش فارسی رادیو بغداد از شهادت یکی از روحانیون مخالف شاه به نام عبدالحسین سبحانی در زندان اهواز خبر داد. که گزارش نویسان ساواک گفتار پخش شده از رادیو بغداد را به نوشتار در اورده و برای مقامات بالاتر فرستاده اند که هم اینک باید در منابع بازمانده از ساواک موجود باشد. امیدوارم به زودی بتوانیم این سند را در همین پایگاه اطلاع رسانی در اختیار دوستداران و رهپویان شهدای منصورون قرار دهیم.

از جمله متون تاریخی که اشاره ای هرچند مختصر به جایگاه رفیع مبارزات شهید شیخ عبدالحسین سبحانی نموده، خاطرات آیت الله صادق خلخالی است. آقای خلخالی در ضمن بیان آخرین گفتگوهای خود و هویدا نخست وزیر معدوم شاه، آنگاه که در صدد بیان مظلومیت تنی چند از مبارزان در بند رژیم شاهنشاهی بر می آید، نام شیخ عبدالحسین سبحانی را به هویدا گوشزد می کند.

آقای خلخالی در خاطراتش چنینی می نویسد که در بیان گوشه ای از جنایات رژیم شاه به هویدا گفته است: «هزاران نفر آواره و دربه‏در، در خارج از كشور به سر مي‏بردند ولي همسران و فرزندان و پدران و مادران آنها در داخل كشور بودند و نمي‏توانستند گذرنامه بگيرند و حتي زندانياني بودند كه اجازه ملاقات در زندان را با فاميل خود نداشتند و سرانجام، به سرنوشت گروه بيژن جزني و شيخ نصرت‏الله انصاري و شيخ عبدالحسين سبحاني دزفولي گرفتار شدند و حالا قبرشان هم معلوم نيست.»

هرچند آقای خلخالی جزئیات بیشتری از شهادت مظلومانه شیخ عبدالحسین سبحانی در زندان اهواز را بیان نمی کند ولی از همین اشاره کوتاه می توان دریافت که شهادت ایشان در سال 1351 بازتاب خاصی بین مبارزان سیاسی داشته است و به عنوان یکی از نمونه های بارز رفتار سبعانه رژیم شاه با زندانیان سیاسی در وجدان جامعه و فعالان سیاسی زنده بوده است.

همچنین جا دارد از گمنام ماندن این شهید حماسه ساز که علم و عمل را به هم آمیخت تا طلیعه ساز برقراری «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» گردد، اظهار تأسف نماییم. شهیدی که پس از اقدام امام امت در انتشار تئوری «حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه» در سال 1348، کمر همت بر تحقق این هدف بست و در جریان جشن های 2500 ساله شاهنشاهی دستگیر و شکنجه شد و به شهادت رسید. و بی شک از طلایه داران انقلاب اسلامی بود.

شيخ عبدالحسين سبحاني در سال 1321 ش در شهرستان دزفول متولد شد. از كودكي و نوجواني رفتار و گفتارش نشانگر استعداد فراوان و كنجكاوي بي‌پايانش بود. در آن چهره نيرويي نهفته بود كه خبر از روحي بلند و آزاده داشت. وي تحصيل علوم اسلامي را در حوزه علميه آيت‌الله معزي دزفول آغاز كرد. 

همزمان با درس به فعاليت‌هاي اجتماعي نيز پرداخت و منشا همه دردها و مصيبت‌ها را دريافت و وقتي آمادگي لازم را براي خدمت به اسلام و مسلمين در خويش ديد، تلاش گسترده‌اي را آغاز كرد. مي‌خواند، مي‌نوشت،‌ سخنراني مي‌كرد و روشنگري مي‌نمود. 

شهيد سبحاني عالمي فاضل، زاهد، با بصيرت و انقلابي بود و به امام‌(ره) و نهضت سال 42 عشق مي‌ورزيد، از سال 42 كه تحت‌تاثير افكار بلند اسلامي امام‌ راحل، با دوستان و همفكرانش انجمن اسلامي دانشوران دزفول را تاسيس نمود، به تعليم و تربيت جوانان مستعد و مبارز عليه نظام ستم‌شاهي طاغوت پرداخت و با سخنراني‌هاي مهيج و حماسه‌آفرين توانست حركتي همه‌گير و تكان‌دهنده در دزفول به وجود آورد. 

در ادامه فعاليت‌هاي مذهبي خود از سال 48 به تشكيل جلسات مذهبي اكتفا ننموده و با بسط و توسعه فعاليت‌هاي ساواك، نيروهايي را كه توان تجزيه و تحليل مسائل سياسي را داشته و داراي قدرت نظامي بودند، شناسايي نموده و هسته زيرزميني براي انجام فعاليت‌هاي مخفيانه بر عليه رژيم طاغوت تشكيل داد. 

اين تشكل حول محور يك روحاني آزاد و آگاه و مبارز عملا از سال 49 فعاليت‌هاي سياسي و نظامي خود را با انجام اموري از جمله تكثير قسمتي از رساله امام به نام «ملحقات» كه شامل مسائل سياسي امر به معروف و دفاع و همچنين اعلاميه‌ها و به خصوص پيام امام در رابطه با تحريم جشن‌هاي 2500 ساله شاهنشاهي پرداخت و با تدارك مواد منفجره و فراهم آوردن دستگاه تايپ و تكثير، حملاتي را عليه رژيم آغاز كرد. اما ساواك گروه را كشف و مورد تهاجم وحشيانه خود قرار داده و همه اعضاي گروه را دستگير نمود. 

بعد از دستگيري اعضاي گروه، ماموران ساواك برخورد شديدي با شهيد سبحاني داشتند. شهيد سبحاني در برابر افراد ستمگر و عناصر اصلي ساواك از جمله سرهنگ افراسيابي، رئيس ساواك دزفول، خيلي جسور و پرجرأت و بارشادت بود و در محاكمات و بازجويي‌ها، رژيم را به تمسخر مي‌گرفت و در مقابل ساواك و عوامل رژيم از موضع عزت و اقتدار برخورد مي‌كرد. قدرت روحي و خستگي‌ناپذيري شهيد سبحاني براي همرزمانش و همچنين براي ساير مبارزان در زندان‌هاي دزفول و اهواز الهام‌بخش و شجاعت‌آفرين بود. 

در زندان شهيد سبحاني را دستبند قياني زده و با تسمه پروانه كولر آبي كه از شلاق معمولي خيلي دردناكتر بود، شلاق مي‌زدند. همچنين ماموران بي‌رحم ساواك وي را در عقب جيپ لندرور گذاشته و با سرعت زياد از روي موانع و چاله‌ها حركت مي‌دادند كه با توجه به معلوليتي كه داشت، آسيب زيادي ديد به طوري كه ستون فقراتش عفونت كرده و در اثر همان ضربه‌ها و شكنجه دائم پس از ده‌ماه، در روز سوم مهرماه 1351 در زندان دژخيمان به شهادت رسيد. او به شهيدان پيوست، كلام گرم وي فرو خفت و پيكر پرتوان آن مبارز به سكون گرائيد، ولي شاگردان مكتب او راهش را ادامه دادند. 

اعضاي گروه كه دست‌پرورده شهيد سبحاني بودند، هركدام بين شش ماه تا دو سال زنداني شدند كه آنها نيز در زندان از شكنجه ساواك هيچ واهمه‌اي نداشتند و هيچ اعتراضي نكردند. بلكه بعد از آزادي هركدام جرقه‌اي بودند كه اولا مبناي اعتقادي درستي داشتند، ثانيا تحت تربيت شهيد سبحاني بودند و ثالثا تجارب زندان را با خود آورده بودند و شكل برخورد با ساواك را آموخته بودند. لذا وقتي از زندان آزاد شدند خوب توانستند از تجربه خود در گروه منصورون برعليه رژيم استفاده نمايند. 

گرامی باد یاد و راه شهید شیخ عبدالحسین سبحانی 
انّهم لهم المنصورون و انّ جندنا لهم الغالبون 
صدق الله العلی العظیم

شهدای منصورون

شهیدغلامحسین صفاتی دزفولی
شهیدکریم رفیعی
شهید سید علی جهان آرا
شهید مهدی هنردار
شهید عزیز صفری
شهید سید نورالدین صفدری
شهید شیخ عبدالحسین سبحانی
شهید حسن هرمزی
شهید اسماعیل دقایقی
شهید سید محمدعلی جهان آرا