تحلیل های برگزیده
- مجتبی تهرانی
- فرارو
- عصر ایران
- عصر ایران
- تابناک
- مسیح مهاجری
- سید مرتضی نعمت زاده
- آفتاب
- منصورون
- علی مطهری
» بازدید دیروز: 118
» افراد آنلاین: 1
» بازدید کل: 430
منافع ملی قربانی منافع انتخاباتی
همسویی صداوسیما با دلواپسان؛
منافع ملی قربانی منافع انتخاباتی دلواپسان
اکنون که تیم مذاکره کننده هسته ای توانسته با اقتدار و با زبان دیپلماسی از حق ملت ایران دفاع کند، باید هدف سیلی از انتقادات و دلواپسی مغرضان سیاسی و
جناحی قرار گیرد. افرادی که حل پرونده هسته ای و برداشتن فشار اقتصادی از روی دوش ملت ایران را به عنوان یک تهدید برای منافع اقتصادی، سیاسی و جناحی خود می پنداشتند و متاسفانه هنوز هم می پندارند. افرادی که همواره مسائل مختلف را نه از بعد ملی آن بلکه از بعد انتخاباتی، سیاسی و جناحی آن نظاره می کنند و هر اتفاقی که احتمال پیروزی آنها در انتخابات و قدرت شان را کاهش دهد، به عنوان یک تهدید قلمداد می شود، خواه یک پیروزی و دستاورد ملی بی سابقه باشد.
دیشب سید عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای ایران مهمان برنامه گفتگوی ویژه خبری بود تا نسبت به سوالات و انتقادات مربوط به مذاکرات هسته ای، توافق وین و قطعنامه سازمان ملل پاسخگو باشد.
به گزارش اعتدال، سوالات و انتقاداتی که تنها دل مشغولی و دل واپسی عده قلیلی از سیاسیون با تفکر خاص جناحی بود و بیشتر در راستای تحت فشار قرار دادن عراقچی و زیر سوال بردن عملکرد تیم هسته ای ایران برنامه ریزی شده بود و مجری برنامه پی در پی سوالات انتقاداتی خود را مطرح می کرد و حتی در مورد جزییات قطعنامه صادره و تمامی بندهای آن انتقادات دلواپسان را به روشنی ارائه می داد.
گرچه عراقچی با چیرگی خود بر قوانین و حقوق بین الملل و توجه به عملکرد قابل دفاع تیم مذاکره کننده هسته ای به خوبی توانست سوالات دلواپسانه نجف زاده را پشت سر بگذارد، اما نکته قابل تامل رویکرد دوگانه صداوسیما است.
هرچند انجام مصاحبه شفاف و چالشی وظیفه رسانه است اما کافی است به چند سال قبل و نحوه مدیریت رسانه ظاهرا ملی بازگردیم در حالی که دراثر بی درایتی دولت قبل ، کشور در شرایط بحرانی قرار گرفته بود، هیچ گاه صداوسیما به خود اجازه نداد به پرونده هسته ای ورود کند و کوچکترین انتقادی به دولت وقت وارد نشد و حتی نقد عملکرد تیم قبلی مذاکرات خط قرمز تلقی می شد. هنگامی تحریم های ظالمانه یکی پس از دیگری علیه ملت ایران صادر می شد، صداوسیما در کنار محمود احمدی نژاد تنها ژست تمسخر آمیز به خود می گرفت و قطعنامه ها را کاغذ پاره می خواند. هنگامیکه رشد اقتصادی کشور به زیر صفر و تورم به 40 درصد رسید بازهم صداوسیما به جای انتقاد موضع دفاع کورکورانه از دولت را به خود گرفت و همانند رییس دولت وقت دلایل خارجی و افزایش تورم در جهان را باعث و بانی تورم در ایران قلمداد می کرد.
اما اکنون که تیم مذاکره کننده هسته ای توانسته با اقتدار و با زبان دیپلماسی از حق ملت ایران دفاع کند، باید هدف سیلی از انتقادات و دلواپسی مغرضان سیاسی و جناحی قرار گیرد. افرادی که از همان ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم و تغییر روند پرونده هسته ای موضع خود را برگزیده بودند و ان مخالفت و سنگ اندازی در روند حل دیپلماتیک مسئله بود. نه برای اینکه از حق هسته ای ملت ایران دفاع کنند بلکه از ترس افزایش محبوبیت دولت، وزیر امور خارجه و تیم مذاکره کننده هسته ای. افرادی که حل پرونده هسته ای و برداشتن فشار اقتصادی از روی دوش ملت ایران را به عنوان یک تهدید برای منافع اقتصادی، سیاسی و جناحی خود می پنداشتند و متاسفانه هنوز هم می پندارند. افرادی که همواره مسائل مختلف را نه از بعد ملی آن بلکه از بعد انتخاباتی، سیاسی و جناحی آن نظاره می کنند و هر اتفاقی که احتمال پیروزی آنها در انتخابات و قدرت شان را کاهش دهد، به عنوان یک تهدید قلمداد می شود، خواه یک پیروزی و دستاورد ملی بی سابقه باشد.
حتی اگر این دستاورد ملی، ایران را به اولین کشوری بدل نماید که توانسته با قدرت دیپلماسی فرزندان غیور، امین و انقلابی خود از ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل خارج شود. فصلی از قوانین شورای امنیت که بر مداخله نظامی در امور سایر کشورها تاکید دارد. طبق فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد شورای امنیت می تواند در وضعیتهای «تهدید صلح جهانی، تخطی از رویههای صلح، یا اعمال خشونت و زور» در سطح جهانی وارد عمل شود. در چنین وضعیتهایی، کار شورا محدود به توصیه نمیشود و میتواند اقدامات جدی مانند استفاده از نیروهای مسلح نظامی برای نگهداری یا بازگرداندن صلح و امنیت جهانی انجام دهد. چنانچه شورای امنیت تشخیص دهد که مجازاتهای دیپلماتیک و اقتصادی در حد کافی نبوده میتواند از نیروهای نظامی، هوایی و دریایی یا هر وسیلهٔ دیگری که برای حفظ یا برقراری صلح و امنیت بینالمللی لازم است، به ویژه تصمیمات نظامی علیه دولت یا دولتهای تهدید کننده صلح، یا ناقض صلح، یا متجاوز استفاده نماید. فصل هفتی که بهانه مداخله نظامی در عراق و افغانستان را در اختیار سایر کشورها قرار داده است.
حال که پس از 23 ماه مذاکره نفسگیر توافق قرن حاصل شده و ایران از ذیل فصل هفت سازمان ملل خارج شده و امید در دل مردم نیز جوانه زده، برخی که خود از مسببین ناامیدی 8 ساله بودند، از شادی مردم خوشحال که نه، ناراحت و بازهم دلواپس شدند. زیرا گمان می کنند اگر امروز جلوی این شور و امید نایستند، فردا باید به عزای از دست دادن مجلس آینده به سوگ بنشینند. اما متاسفانه به نظر می رسد رسانه ملی نیز همسو با این عده اندک شده و منافع ملی را در لابلای منافع جناحی و انتخاباتی مدیران ارشد خود گم کرده و هم چنان از افزایش محبوبیت دولت و تیم مذاکره کننده واهمه دارد.
ولایتی: قویتر از تیم هستهای موجود نمی شناسم
ولایتی به مجری تلویزیون: اینکه در مورد توافق هر چه بگوییم، شما قانع نشوید، به خودتان مربوط است؛ قصد مجادله ندارم / شهادت می دهم که مذاکره کنندگان ایران هر آنچه که می توانستند را انجام دادند / اگر توافق را «بد» توصیف کنیم، بی انصافی کرده ایم
بعد از مذاکرات وین، دو موضوع به تبع آن در صدر اخبار رسانههای داخلی و بینالمللی مورد تحلیل قرار گرفت. یکی آنکه بعد از انجام توافق، سیاستهای منطقهای ایران نیز تغییر میکند، و دیگر آنکه از توان تسلیحاتی و موشکی ایران کاسته خواهد شد. رهبر انقلاب، در خطبههای نماز عید سعید فطر، به هر دوی این موضوعات اشاره داشته و در این زمینه بیاناتی فرمودند.
پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر حضرت آیتالله العظمی خامنهای در ادامه نوشت: با دکتر علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل، دربارهی این موضوعات و فضاسازی رسانهای رسانههای غربی در این زمینه به گفتوگو نشستیم.
رهبر انقلاب در بخشی از خطبههای نماز عید سعید فطر، به موضوع مذاکرات هستهای اشاره کرده و فرمودند: «چه این متن تصویب بشود و چه نشود، به حول و قوّهی الهی، اجازهی هیچگونه سوءاستفادهای از آن داده نخواهد شد.» به نظر میرسد طرف مقابل به دنبال فضاسازی رسانهای برای سوءاستفاده و رسیدن به اهداف خود است. این مسئله شامل چه موارد و مصادیقی میشود؟
به نظرم از همان ابتدا هم میشد حدس زد که طرف غربی و مخصوصا آمریکایی ها مانند همیشه به دنبال سوءاستفاده از فضا و متن مذاکرات هستند. یکی از آن موارد این است که این طور تبلیغ بکنند که بالاخره این فشارها در حوزهی اقتصادی مؤثر واقع شد و ایران به پای میز مذاکره آمد. البته خودشان هم میدانند که این حرف دروغ است برای اینکه بعد از انقلاب اسلامی، ایران همواره مورد تحریم واقع شده است. از همان ابتدا آمریکاییها از حربهی تحریم برای حصر اقتصادی ایران استفاده کردند. شاید ذکر این نکته هم مهم است که این تحریمها اگرچه سختی هایی برای ما داشته و منکرش نمیشویم، اما در عین حال، تمرینی بوده برای اعتماد به نفس بیشتر و تلاش در جهت خودکفایی و کم کردن وابستگی به خارج. بدون تردید پیشرفتهای نظامی و دفاعی ما که به برکت استعداد و توانمندی اساتید ، جوانان و نخبگان انجام شده، یکی از ثمرات مثبت تحریمها و در نتیجهی اتکا به خود بوده است. شاید اگر ما تحریم نمیشدیم، به این درجه از خودکفایی هم نمیرسیدیم. برای اینکه یک موقع یک امری سهل و آسان در اختیار انسان قرار میگیرد و انسان نمیآید که خودش را به زحمت بیاندازد و از مراتب اولیه شروع بکند به ساختن یک وسیلهی دفاعی مثل موشک، تانک یا هواپیما و سعی میکند سادهترین و دم دستترین گزینه را انتخاب کند. اما تحریمها موجب شد که ما خودمان در بعضی از صنایع از ابتدا ساختن را آغاز نماییم.
با صراحت عرض میکنم که جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه در مواضع دفاعی خودش کوتاه نخواهد آمد. در این زمینه سیاست فرماندهی کل قوا، مقام معظم رهبری همانطور که بارها اعلام کردهاند این است که در حوزهی دفاعی اجازه دخالت به هیچ کس داده نمیشود که برای ما تعیین بکند که چه چیزی داشته باشیم و چه چیزی نداشته باشیم.
قضیهی هستهای موجب شد تحریمها علیه ایران سختتر بشود. در نتیجه ما هم به دنبال یافتن راهکارهای جدید افتادیم. یکی از آنها هم افزایش میزان صادرات غیرنفتی بود. زمانی مصوبهی مجمع تشخیص مصلحت نظام این بود که ما به تدریج به سمتی برویم که وابستگی بودجهی جاری کشور را از نفت کم کنیم و تا حدی به صفر برسانیم، اما این تا زمانی که تحریمها شکل نگرفت عملیاتی نشد. ولی شاهد بودیم که در سال ۹۳ میزان صادرات غیرنفتی ما بیش از هر زمانی نسبت به قبل افزایش یافته بود. ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب هم در حقیقت کمک میکند که ما بتوانیم در شرایط تحریم، روی پای خود بایستیم و همچنان رو به جلو حرکت کنیم که باید با جدیت بیشتری دنیال شود.
در عین حال فضای تحریم، سختیهایی هم مانند جنگ هشت ساله به دنبال داشته است . در جنگ هم کسی به ما حتی فشنگ نمیداد. من خودم در زمان وزارت خارجه شاهد بودم به زحمت از بعضی کشورها میتوانستیم مهمات تهیه کنیم. حتی سی فروند از موشکهای «اسکاد بی» را با مشکلات فراوان توانستیم با همکاری وزارت خارجه و وزارت دفاع از لیبی، کرهی شمالی یا جاهای دیگر بگیریم و در نهایت خودمان به سمت تولید و ساخت آنها حرکت کردیم.
بنابراین مشخص است این گزاره که تحریمها موجب شد ایران پای میز مذاکره بیاید، لافی بیش نیست. اگر فشار آنها تأثیر داشت، امروز ایران نباید حتی یک سانتریفیوژ میداشت در حالیکه میبینیم برای اولین بار در شورای امنیت سازمان ملل تصویب میشود که یک کشوری مانند ایران، پنج شش هزار سانترفیوژ فعال داشته باشد و فرآیند غنیسازی را انجام بدهد. این البته آن حد مورد انتظار و ایدهآل ما نیست ولی همینقدر که تولید مواد رادیواکتیو غنیسازی شده برای ما از سوی سازمان ملل به رسمیت شناخته میشود، نفس این امر یک دستاورد مهمی است و این جز در سایهی مقاومت به دست نیامده است. برای همین است که پای میز مذاکرات با قدرت و نه از سر ترس یا وادادگی حاضر شدیم، کمااینکه رهبر انقلاب هم تعبیر شجاع و غیور را برای تیم هستهای ایران به کار بردند.
سوءاستفادهی دیگری که ممکن است بکنند این که بگویند باب مذاکرات ایران با آمریکا باز شده است، در حالیکه از همان ابتدا رهبر انقلاب در دیدارهای علنی یا جلسات خصوصی با مسئولین دولتی فرمودند که این مذاکرات صرفا در موضوع هستهای است و لاغیر. کمااینکه پیش از این هم بنا به ضرورت، مذاکرات موردی انجام دادهایم. نمونهاش مذاکرهی ایران و آمریکا در زیر چتر سازمان ملل متحد در رابطهی با موضوع افغانستان و مسئلهی طالبان بود و یا مذاکرات ما دربارهی مسئلهی عراق که باز هم تحت پوشش سازمان ملل متحد انجام شد. اخیرا نیز آمریکاییها به دلیل احتیاجی که به کمک ایران دارند، تمایل دارند در بعضی از موضوعات منطقهای مثل سوریه و یا یمن با ایران وارد مذاکره شوند اما هیچکس از مقامات رسمی ایران مأذون نیست از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در رابطه با مسائل منطقهای یا مسائل دوجانبه با آمریکاییها صحبتی بکند. زیرا نشان دادهاند که نمیشود به آنان اطمینان کرد پس یقینا مذاکره با آمریکا برای ایران محلی از اعراب ندارد.
مقامات آمریکایی این طور وانمود میکنند که بعد از مذاکرات وین و نگارش متن جمعبندی، توان دفاعی ایران کاسته شده است، آیا این گزاره درست است؟
ببینید با صراحت عرض میکنم که جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه در مواضع دفاعی خودش کوتاه نخواهد آمد و هر نوع موشکی که صلاح بداند (غیر از موشکهایی که کلاهک هستهای میتواند حمل بکند) چه با سوخت مایع و چه با سوخت جامد؛ چه با برد کوتاه و چه با برد بلند میسازد.
در این زمینه سیاست فرماندهی کل قوا، مقام معظم رهبری همانطور که بارها اعلام کردهاند این است که در حوزهی دفاعی اجازه دخالت به هیچ کس داده نمیشود که برای ما تعیین بکند که چه چیزی داشته باشیم و چه چیزی نداشته باشیم. مثل آنچه که در دیتون به بوسنیها تحمیل کردند. در قرارداد دیتون که در زمان کلینتون تصویب شد مشخص کردند که حکومت بوسنی میتواند چند کامیون نظامی، چند تا توپ و خمپارهانداز، و چند تا تفنگ و فشنگ و چقدر مهمات داشته باشد. یعنی کاملا برایش مشخص کردند. اما ایران چون به لحاظ تسلیحاتی و نظامی خودکفا است، بهطور مستقل تصمیم میگیرد و کسی نمیتواند برایش دیکته بکند که شما چه سلاحی داشته باشید و چه چیزی نداشته باشید. هر چه که اقتضائات دفاعی جمهوری اسلامی ایران باشد، همان را تصمیم میگیرد و میسازد؛ چه ساخت موشک، چه ساخت هواپیمای جنگنده، چه ضدهوایی و تانک و ابزار زرهی دیگر.
بنابراین در حوزهی دفاعی و موشکی ولو اینکه آنها اظهاراتی را داشتهاند، اما به هیچ وجه ایران نه اجازه میدهد که آنها از مراکز نظامی ما بازدید بکنند و نه اجازه میدهد در اینکه چه نوع سلاح دفاعی ایران داشته باشد دخالت کنند. ایران غیر از ساخت سلاح هستهای که بنا به فتوای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) حرام دانسته شده است و غیر از سلاحهای کشتار جمعی که هیچ وقت ایران به کار نبرده مثل بمبهای شیمیایی، در ساخت مابقی آنها تردیدی به خودش راه نمیدهد. موشکهایی مانند شهاب و سجیل و ... هم هیچگاه برای حمل کلاهک هستهای ساخته نشدهاند و بنابراین شامل بندهای توافقی پیشنویس وین نمیشوند.
برخی افراد و رسانهها به دنبال فضاسازی جدیدی هستند تا اینگونه وانمود کنند که سیاستهای منطقهای ایران بعد از انجام این توافق تغییر میکند...
سیاستهای ایران به هیچ وجه تغییری نمیکند. حمایت جمهوری اسلامی ایران از مبارزان منطقه با محور خط مقاومت همان هست که بوده، بلکه تقویت هم میشود. جمهوری اسلامی ایران مصمم است که به دولت و مردم عراق در مبارزه با تروریسم، چه تروریستهای افراطی و چه تروریستهای میانه (به تعبیر آمریکاییها) کمک کند.
بنابراین ایران در مقابل توسعهی پدیدهی تروریسم در منطقه که توسعهاش به ضرر همهی کشورها از جمله ایران و حتی کشورهای غربی است (منتها خودشان متوجه نیستند)، و برای کمک به مردم عراق، سوریه و لبنان و یمن از هیچ کمکی دریغ نمیکند.
این گزاره که تحریمها موجب شد ایران پای میز مذاکره بیاید، لافی بیش نیست. اگر فشار آنها تأثیر داشت، امروز ایران نباید حتی یک سانتریفیوژ میداشت در حالیکه میبینیم برای اولین بار در شورای امنیت سازمان ملل تصویب میشود که یک کشوری مانند ایران، پنج شش هزار سانترفیوژ فعال داشته باشد و فرآیند غنیسازی را انجام بدهد. نفس این امر یک دستاورد مهمی است و این جز در سایهی مقاومت به دست نیامده است.
اعتقاد ما بر این است که این یک وظیفه انسانی و اسلامی است. مضافا اینکه مقابله با تروریسم در خارج از مرزها، در حقیقت به نوعی دفاع از تمامیت ارضی و حیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز به شمار میآید. شما نمیتوانید در رابطه با آنچه که در کشورهای همسایه و اطراف شما میگذرد بیتفاوت باشید و بنشینید تا دشمن به سراغتان بیاید. ما باید جلوتر حرکت کنیم و در یک کار و هدف مشترک منطقهای، مبارزه با تروریسم، مبارزه با دخالت آمریکا و بیگانکان در امور منطقه را به پیش ببریم. این جزو وظایف و اقدامات استراتژیک جمهوری اسلامی ایران است.
رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران در روز عید فطر فرمودند که مسئولان نظام به مصالح و منافع ملی توجه بکنند و با توجه به آن، متن وین را جمعبندی بکنند. ملاک این بررسی منافع ملی و اینها چه چیزهایی هست؟ یا اینگونه سئوالم را بپرسم که آیا ممکن است جمهوری اسلامی ایران به توافق بد به دلیل یک مصلحتی رضایت بدهد؟
به هیچ وجه! توافق بد یک امری است که هیچ شخص و مسئول عاقلی زیر بار آن نخواهد رفت. چندی پیش مقام معظم رهبری (مدظله العالی) هم اعلام کردند این حرف آمریکاییها که دنبال توافق خوب هستند، حرف درستی است و ما هم همین را قبول داریم. منتها آنها دنبال مقاصد توسعهطلبانهی خودشان هستند و ما دنبال حفظ منافع ملی خودمان. آنها گفتند زیر توافق بد نمیروند؛ از نظر آنها بد یک تعریفی دارد و از نظر ما بد تعریف دیگری. در این کلمه به ظاهر مشترک هستیم اما هر کدام یک چیزی را قصد میکنیم. ما میگوییم توافق بد توافقی است که اولا هستهای را از ما بگیرد دوم: ما را در توسعه و تحقیق یعنیR&D محدود کند، سوم: در امکانات دفاعی ما تاثیر سوء بگذارد، چهارم: ما را از اینکه تبادلات آزاد اقتصادی و مالی با دنیا داشته باشیم محروم نماید، پنجم: ما را محروم بکند از ارتباطات علمی، تکنولوژیکی و فناوری با جاهای دیگر دنیا و دیگر آن که در رابطه با آیندهی ایران که یک آیندهی رو به جلو و پیشرفت است مانع ایجاد بکند. توافق بد یک چنین مشخصاتی را دارد.
آنچه که به صورت اولیه میدانیم این است که دستورالعمل مذاکرهکنندگان ما همین هست که تن به مواردی ندهند که موجب توافق بد برای کشور و منافع ملی ما بشود. ملاک مراجع قانونی که در داخل کشور این جمعبندی را بررسی میکنند نیز همین است که این ویژگیهای منفی را نداشته باشد. لیکن بالاخره در گفتگوها موضوع بده و بستان وجود دارد، یعنی در گفتگوهای سیاسی بین کشورها یا مجامع یا طرفهای عضو۱+۵، توافق خوب این هست که ما تلاش کنیم حداکثر منفعت را در این تبادلات و در این توافقنامهها برای ملت ایران داشته باشیم و به یک جمع بندی مثبتی برسیم. بدین ترتیب بنده بار دیگر تاکید میکنم که به هیچ وجه جمهوری اسلامی ایران زیر بار توافق بد نمیرود. این ملاک کلی کسانی است که این متن را بررسی میکنند که ببینند تصویب نمایند یا تصمیم دیگری اتخاذ کنند.
جمعبندی شما از عملکرد تیم مذاکره کننده چیست؟
اعضا تیم هسته ای و آقای دکتر ظریف را بنده سیوچند سال است که میشناسم. ایشان با آن صلاحیتهای خودش هم به لحاظ تدین، هم پایبندی به نظام جمهوری اسلامی ایران، و هم به لحاظ کارایی، در طول سالهای بعد از انقلاب رشد داشته است. در بسیاری از مقاطع حساس کشور از جمله مذاکرات ۵۹۸ و مذاکراتی که در رابطه با کشورهای منطقه داشتیم، جزء همکاران ما بوده است. اعضا تیم مذاکره کننده هم سالهای طولانی در وزارت امور خارجه فعال بودهاند و جزء مجربترین نیروهای بینالمللی کشور بوده و هستند و هر کار و تلاشی را که میتوانستند بکنند انجام دادهاند. اگر کاری هم محقق نشده، یقینا بیش از این نمیتوانستند انجام بدهند و بنده که در این حوزه سالهای طولانی فعالیت داشته و دارم تیم دیپلماتیک دیگری هم نمیشناسم که از اینها قویتر باشند و در انتخاب این گروه، انتخاب اصلح صورت گرفته است.
در عین حال، بدون تردید عملکرد این تیم دارای نقاط قوت و ضعف هم هست ضمن آنکه خود آنها هم مدعی نیستند که متنی که توافق کردهاند، ایدهآل و بدون اشکال است. خوی مذاکرات و توافق نیز همینگونه است. توافق اینگونه نیست که ما برویم یک چیزی را به طرف مقابل بگوییم و آنها هم قبول بکنند. باید بنشینیم، بحث بکنیم، چانه بزنیم و به یک حد وسط برسیم تا دو طرف به نوعی از آن رضایت داشته باشند. ای بسا به یک جایی میرسیم که آن طرف یک چیزی به مصلحتش هست و ما یک چیز دیگر، اما باید طوری به تفاهم برسیم که مرضیالطرفین باشد.
سیاستهای ایران به هیچ وجه تغییری نمیکند. حمایت جمهوری اسلامی ایران از مبارزان منطقه با محور خط مقاومت همان هست که بوده، بلکه تقویت هم میشود. جمهوری اسلامی ایران مصمم است که به دولت و مردم عراق در مبارزه با تروریسم، چه تروریستهای افراطی و چه تروریستهای میانه (به تعبیر آمریکاییها) کمک کند.
این متن اخیر را هم که من بررسی اولیه کردم، بدون اشکال نیست، نقطهضعفهایی دارد اما در این تردیدی ندارم که آنها همهی سعی و تلاش خودشان را برای احقاق حقوق و منافع ملی ایران به کار بردهاند.
عملکرد رسانهای آمریکاییها را بعد از توافق چگونه ارزیابی میکنید؟
بعضی از اینها همان طرحهای شیطانی خودشان را دارند. یعنی از رسانه به عنوان یک اسلحه علیه رقبا و مخالفین خودشان بهره میبرند. خود رسانه یا جنگ رسانهای یک بخشی از امکاناتی است که دشمن برای مقابله با ما در اختیار دارد. آنها امکانات رسانهایشان از ما بیشتر است فلذا گاهی حرفهایی هم در رسانههای آنها زده یا نوشته میشود که مورد اعتراض طرف ایرانی قرار میگیرد. یعنی این را بهعنوان ابزار استفاده میکنند و بیش از اینکه هدفشان این باشد که یک مطلب عادلانه و حقی را ترویج کنند دنبال این هستند که از این ابزار در جهت منافع خودشان استفاده کنند.
بر این اساس، فعالان رسانهای جمهوری اسلامی ایران خوب است چه پیامی را در فضای کنونی دنبال کنند؟
جمهوری اسلامی ایران بدون تردید کاراییاش در صحنهی بینالمللی کارایی بالایی است و کمتر از بعضی از اعضای ۱+۵ نیست. در منطقه که هیچکدام از کشورهای ۱+۵ اقتدار جمهوری اسلامی ایران را ندارند و جمهوری اسلامی ایران نقطه قوتهای فراوان و بیشماری را در اختیار دارد. جمهوری اسلامی ایران میتواند تصمیم بگیرد که این موافقنامه را تایید یا رد بکند. یعنی آنهایی که مشورت میکنند اگر به این نتیجه رسیدند که این مصلحت نیست، ردش میکنند و این اقتدار را دارند که رد کنند. اگر هم دیدند به مصلحت ملی هست تاییدش میکنند. بنابراین فعالان رسانهای یادشان نرود که جمهوری اسلامی ایران یک کشور مقتدر و تأثیرگذار در صحنه بینالمللی است که حرف اول را در منطقه میزند. در تاریخ معاصر سابقه ندارد که یک کشوری در حد و اندازه جمهوری اسلامی ایران (که البته از نظر ما ظرفیت جمهوری اسلامی ایران خیلی بالاتر از این هست که تا به حال نشان داده شده)، در یک طرف میز مذاکره باشند و شش کشور قوی که قویترین کشورهای دنیا هستند در طرف دیگر باشند. در عین حال، ایران هیچگونه احساس کمبود یا هراسی از مذاکرهی با این قدرتها نداشته باشد.
یقینا این موضوع و قدرت و توانایی نیز ملهم از تفکر انقلاب اسلامی و ایجاد روحیهی خودباوری و عزت نفس است که با رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) و با اقتدار و درایت در حال حرکت و توسعه است و بر اقتدار جمهوری اسلامی ایران روز به روز افزوده می گردد.